در سیدنی، 1999، پس از یک برخورد نامحتمل در ایستگاه قطار، یک دختر جوان با پسر نوجوان فراری دوست می شود و آنها برای بازدید از یک صخره ماه سفر می کنند که دختر معتقد است او را شفا می دهد.

بیبی شارک پس از نقل مکان خانواده اش به شهر بزرگ مجبور می شود دنیایی را که دوست دارد را پشت سر بگذارد و باید بدون بهترین دوستش ویلیام خود را با زندگی جدید خود وفق دهد. وقتی بچه کوسه با یک ستاره دریایی پاپ شیطانی به نام استاریانا روبرو می شود که قصد دارد هدیه آواز او را بدزدد تا بر تمام موسیقی های زیر آب مسلط شود، باید طلسم او را بشکند تا هارمونی را به دریاها بازگرداند.

یک کلکسیونر وسواسی بتمن تلاش می کند تا اعتیاد خود را به فرهنگ پاپ ترک کند.

پس از مرگ برادرش در جاده، آرتور والدو بیکار و بی ثبات مدتی در شهر روستایی پاریس در استرالیا به عنوان مهمان شهردار می ماند که امیدوار است او عضو دائمی جمعیت پاریس شود. آرتور به زودی متوجه می شود که دهکده عجیب و غریب یک راز شوم دارد: آنها تصادفات رانندگی را سازماندهی می کنند و قربانیان را سرقت می کنند. بازماندگان را به بیمارستان محلی می آورند، لوبوتومی می کنند و برای آزمایش های پزشک محلی استفاده می کنند.

بنی برای رئیس جرایم مدرسه قدیمی آبه کار می کند، آبه شخصیت های متعددی دارد و در یک جنگ گروهی با فرانکی بدنام است. کین مرگبارترین شخصیت آبه است، 24 ساعت آینده یک قاتل خواهد بود. امروز روز خوبی برای مردن است.

داستان این سریال در استرالیا دهه 1850 اتفاق می‌افتد، این سریال زندگی دوگانه بزرگسالی شاهزاده دزد معروف چارلز دیکنز را روایت می‌کند که اکنون یک جراح است، اما او نمی‌تواند از تمایل خود به جنایت خلاص شود.

ابی را تعقیب می کند، کودکی که در حین غواصی با یک بقاع آبی وحشی با شکوه دوست می شود. وقتی ابی متوجه می‌شود که ماهی در معرض تهدید است، از مادر فعال خود، دورا الهام می‌گیرد و برای نجات دوستش با شکارچیان متخلف می‌پذیرد.

خانم مارپل در حالی که در تعطیلات در یک هتل تفریحی در هند غربی است، به درستی مشکوک است که مرگ ظاهرا طبیعی یک سرگرد بازنشسته بریتانیایی در واقع کار قاتلی است که قصد قتل دیگری را دارد.

یک مارمولک 74 ساله به نام لئو و دوست لاک پشتش تصمیم می گیرند از تراریوم کلاس درس مدرسه فلوریدا فرار کنند که دهه ها در آن زندگی می کنند.

زمانی که بیماری او را مجبور می‌کند از کسب‌وکار مورد علاقه‌اش برای تمیز کردن تروما دور شود، ساندرا پانکهورست با گذشته آسیب‌دیده‌اش روبرو می‌شود و جستجو برای یافتن مادرش را آغاز می‌کند.