«میکی» (هارلسون) و «مالوری» (لوییس) یک زوج قاتل هستند که کم کم به شمایل های محبوب جوانان تبدیل می شوند. «میکی» پس از دستگیری اش، هنگام مصاحبه با «گیل» (داونی جونیور)، در زندان شورش به راه می اندازد و در این بین و در شلوغی همراه «مالوری» و «گیل» می گریزد …

(مِرداک) سال ها قبل به طور تصادفی توسط پاشیده شدن زباله های سمی به روی چشمانش نابینا میشود . حال درمی یابد توانایی های ویژه ای پیدا کرده است. برای همین ، تصمیم می گیرد از قدرت هایش استفاده های مفید کند و به مظلومین شهرش کمک کند. اما…

(میلو) اکنون سالخورد شده است و برای جشن تولد 25 سالگی دخترش برنامه ریزی می کند و محموله بزرگ هروئینش تبدیل به 10000 قرص روانگردان شده است و …

(فرانک) فروشنده ای موفق در زمینه مواد مخدر است تا اینکه معامله بزرگی انجام می دهد و توسط پلیس دستگیر می شود.او موفق می شود بسته مواد مخدر را در یک رودخانه بیندازد اما ...

باب به دلیل اضافه وزن در مدرسه مورد تمسخر قرار می گرفت و حالا سالها از آن زمان میگذرد و او مردی قوی هیکل و ورزیده شده. اما ...

وقتی (فلچ) خبردار می شود عمه اش خانه ای برای او به ارث گذاشته، تمامی کارهایش را رها می کند و به لوییزیانا می رود ...

"والتر مانچینی" به همراه همسر خود برای نجات زندگی مشترکشان به تعطیلات آخر هفته رفته اند. اما وقتی مردی به نام "آدام" را در میانه راه سوار می کنند، همه چیز تغییر می کند ...

چهار پلیس مخفی به یک باند متشکل از اراذل و اوباش فوتبالی نفوذ می کنند به امید اینکه بتوانند رهبرشان را از پا در آورند. اما ...

"مارک" (کانری) با "مارنی" (هدرن) یک زن که سارقی معمولی با سلسله مشکلات روحی و روانی است ازدواج می کند. وی سعی می کند به "مارنی" کمک کند تا مشکلاتش برطرف شود اما ...

تروریستی جوان با استفاده از بمب های دست ساز از چندین شرکت بزرگ اخاذی می کند. بعد از اینکه پلیس به او پول های علامت گذاری شده می دهد،خشمگین شده و ترن هوایی شهربازی شهر را بمب گذاری می کند و...