داستان فیلم در باره زنی به نام هانا میباشد که به تازگی همسر خود را از دست داده، اندرو که یک نویسنده است به شهر انها می آید و فصل جدیدی در زنگی انها اغاز میشود ...

«ویلی» (لوری) همراه دوستش، «ادی» (ادسن)، در نیویورک زندگی بی هدفی را می گذارند و به همین دلیل از ورود مسافر ناخوانده، «اوا» (بالینت)، دختر عموی مجارستانی خود به خانه اش راضی نیست. پس از ده روز «اوا» نزد عمه اش، «لوتی» (استارک) در کیلولند می رود. «ویلی» و «ادی» سراغ «اوا» می روند...

یک گروه توریست امریکایی وارد فرودگاه اورلی پاریس می شوند و در کمال تعجب در می یابند که همه چیز عروس شهرهای جهان، درست مثل شهرهای خودشان است. از طرف دیگر، »آقای اولو« (تاتی) برای انجام کاری به مجتمع اداری عظیم و جدیدی می رود...

پنج سال از زمان حمله LEGO DUPLO ، به شهر می‌گذرد و همه چیز رو به راه و عالی است ...

یک راننده کامیون در غذاخوری که توسط خانواده ای اداره می شود توقف میکند و تصمیم می گیرد به کسب و کار جدید آنها کمک کند.این فیلم با تصاویر مختلفی در مورد عشق و غذا در هم تنیده است…

یک سیاستمدار سالخورده در تلاش است برای آخرین بار در دورانی که تلویزیون نقش زیادی در بازی های سیاسی ایفا می کند، به عنوان شهردار یکی از شهرهای آمریکا انتخاب شود...

یک خواننده جوان ناموفق خودکشی میکند و حال روحش باید برای نجات او اقدام کند و خود را برای درخواست کمک به بیمارستان برساند .

راکونی زیرک یک خانواده از حیوانات جنگلی ناهمنوع را گول میزند تا بدهی غذایی‌اش به یک خرس را، با دستبرد زدن به خانه‌های انسان‌ها، فراهم کرده و برگرداند... و او در این میان چیزهایی هم در مورد خانواده داشتن یاد میگیرد.

به دلیل تشخیصی اشتباه ، به کارآگاه Burt Simpson گفته می شود ، که تا چند هفته دیگر بیشتر زنده نیست . در این مدت ، زندگی برای او معنای جدیدی پیدا می کند و به هر طریقی تلاش می کند که از بیمه برای همسرش carolyn و پسرش Dougie پول بگیرد ، تا اینکه متوجه می شود ...

داستان دختری که با پدرش زندگی میکند و به یک مجری رادیو تبدیل میشود .