داستان زندگی هوی نیوتون، پایه گذاز حزب پلنگ سیاه، که برای فرار از پیگرد به خاطر قتل یک افسر پلیس با کمک برت اشنایدر، تهیه کننده هالیوودی و چند تن از رادیکال های مشهور دیگر به کوبا فرار کرد...

گوخان آهینولو را دنبال می کند که پس از دریافت پیامی از سوی کاربری به نام کوبرا، ارتباطش با نامزدش تیره شده است...

سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند . و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.

خواکین مانچادو امپراتوری مواد مخدر در بندر بارسلونا...

این سریال در مورد یک فیزیکدان به نام جیسون دسن است که پس از ربوده شدن، تبدیل به نسخه دیگری در زندگی خود می‌شود. حال جیسون برای بازگشت به خانواده واقعی خود، سفری دلخراش را آغاز می‌کند تا آن‌ها را از شر وحشتناک‌ترین دشمنی که می‌توان تصور کرد نجات دهد: خودش!

قبل از اینکه "Undercover's" Ferry Bouman به یک قاچاقچی بدنام مواد مخدر تبدیل شود ، باید با صعود به صف جنایتکاران از گمنامی بیرون می آمد.

غریبه ای وارد شهری در حومه میشود و با ادعاهای دروغ درباره همسرش همه را شوک زده میکند تا اینکه مردی محلی بنام آدام پرایس سعی میکند درباره او تحقیقات کند و ...

یک رابطه پیچیده با رازهایی برای پنهان کردن، و یک سوال تلخ برای اندیشیدن: چه کسی را می خواهید از زندگی خود حذف کنید؟

خانواده مک لوسکی دلالان قدرتی هستند که با موضوعات نژادپرستی سیستماتیک، فساد و نابرابری در کینگستون، میشیگان - جایی که تجارت زندانی کردن تنها صنعت پر رونق است، مقابله می کنند.

r. Kenzo Tenma دکتر ژاپنی جوانی است که به عنوان جراح مغز در بیمارستانی که توسط Heinemann اداره میشود مشغول به کار میشود و مدارج ترقی را یکی پس از دیگری طی میکند و به موفقیت و اعتبار بسیار بالایی دست میابد و با Eva دختر Heinemann نامزد میشود اما او مخالف سیاست های درمانی ای است که بیمارستان در قبال بیماران مختلف اتخاذ میکند و همواره در پی عوض کردن انها است روزی دو مجروح که دو قلو هستند را به بیمارستان میاورند که یکی از انها زخم گلوله ای در سر دارد و دیگری کلماتی را با خودش زمزمه میکند که راجع به کشتار و... میباشد پس از مدت کوتاهی بیمار دیگری که یک شخصیت ساسی برجسته هست نیز در بیمارستان بستری میشود و Tenma تصمیم میگیردبرخلاف سیاست های بیمارستان وارد عمل شود و به جراحی بیمار اولی بپردازد با این تصمیم بیمار اولی نجات میابد اما ساستمدار جان خویش را از دست میدهد به این ترتیبTenma همه چیزش حتی نامزدش را از دست میدهد ...پس از برکناری Tenma قتل های مرموزی در بیمارستان به وقوع میپیوندد و اکثر دکتران به طرز مرموزی به قتل میرسند که Heinemann رییس بیمارستان نیز جز مقتولین هست به این ترتیب چشم همگان به سوی Tenmaبرمیگردد...