چهار دختر 12 ساله در شهری کوچک اما پرماجرا ، در تابستان 1970 ، با یکدیگر یکی از بهترین دوران زندگی خود را می گذرانند ...

ماجرای سه دختر نوجوان که در یک پیتزا فروشی کار می کنند ، در حالی که هرکدام برای زندگی شان نقشه هایی کشیده اند ...

"آلپر" آشپزی خوب است ، که در میانه های سی سالگی خود قرار دارد . او تجملات را دوست داشته و رابطه طولانی مدت برقرار نمی کند . اما وقتی به فروشگاه لوازم دست دوم رفته و با "آدا" آشنا می شود ، زندگی اش برای همیشه تغییر می کند ...

سال 2009 میلادی ، نژاد انسان وسط یک جنگ سه جانبه با نژاد بیگانان انسان ‌نما شناخته شده ، به نام زنترادی (مرد) وملتراندی (زن) است . پس از اجرای یک حلقه فضایی که بخشی از جزیره آتالیا جنوبی را به حاشیه منظومه شمسی فرستاد ، قلعه فضایی مکرآس در مسیربازگشت به زمین است ...

علی‌باب ا( دارمندرا) که یک گولبای بومی است ، عاشق مارجینا( هما مالینی) است . راهزنان ، گولبایی ها را اذیت کرده‌اند . علی بابا رمز درب ورودی غار راهزنان را پیدا می‌کند و جواهرات زیادی را ...

زنی متاهل پس از رابطه با یکی از همکاران خود در کالج ، سرخورده شده و تلاش می کند تا با شیوه جدید زندگی اش کنار بیاید ...

داستان از این قزاز است که یک سفرنامه نویس ار ابن که به زادگاه خود که چند سال قبل با اندوه آن را ترک کرده , فرستاده می شود متعجب است...

موکوتو دختری نوجوان است که پی به قدرتی خارق العاده در خود می برد. او می تواند در زمان به گذشته سفر کند و اتفاقات گذشته را تغییر دهد. او در ابتدا از این قدرت برای لذت بردن از زندگی و تفریح استفاده می کند. در زمان به گذشته باز می گردد. صبح پیش از رفتن به مدرسه مدت طولانی می خوابد و در امتحاناتش تقلب می کند. اما پس از مدتی متوجه می شود که این قدرت به علت دیگری در اختیار او گذاشته شده است و …

ادامه ماجراهای دانش آموزان دبیرستان سیبروک ، آدیسون و زد ، که توسط گرگینه ها تهدید می شوند...

براکش پسر جوان و پر جنب و جوشی میباشد که آرزوهای فراوانی دارد. خانواده راکش علاقه دارند او هم مانند پدر خود به اداره برود واستخدام شود تاآینده مطمئنی برای خود بسازد . ولی راکش هیچ علاقه ای به شغل پدر خود ندارد .او آرزو دارد تا آدم مهم و ثروتمندی شود...