کانتی کات، تعطیلات عید شکرگزاری، سال 1973. «پل هود» (مگوایر) پسرک شانزده ساله ی خانواده ای مرفه، دبیرستان را رها می کند و برای گذراندن تعطیلات به خانه می آید؛ ولی با در نظر گرفتن تنش حاکم بر خانه و میل و علاقه ی شدیدش در به دست آوردن دل «کیسی» (هولمز) – دختری اهل منهتن – همان بهتر که در دبیرستان باقی می ماند...

"جی.دی کیهیل" سرسخت ترین کلانتر آمریکایی است که تنها نامش لرزه بر اندام تبهکاران می اندازد. به همین دلیل دو پسرش برای جلب توجه او تصمیم می گیرند به یک بانک دستبرد بزنند و...

داستان درباره پیمانکاری نظامی مشهور است که درحال برگشتن به محلی است که موفقیت های شغلی زیادی در اونجا داشته و درگیر یک عسق قدیمی میشه و …

در طول جنگ جهانی دوم، یک پسر 8 ساله حاضر است هر کاری انجام دهد تا بتواند به جنگ خاتمه دهد و پدرش را به خانه برگردد. این فیلم داستان عشق وصف ناپذیر یک پدر و پسر به یکدیگر است...

یک زن و شوهر پس از اینکه در یک اتفاق ناگوار و غیرمنتظره دخترشان را از دست می دهند، بیمارستانی احداث می کنند تا خانواده ها بتوانند فرزندانشان را ان جا درمان کنند...

داستان در مورد یک خواننده جوان می باشد که می بایست با تمایلات غیراخلاقی خود مبارزه کند تا بتواند به جامعه ی مذهبی کوچکی به نام Southern Baptist کمک نماید…

لیلا که از درد کشته شدن پسرش هر لحظه در حال عذاب کشیدن است، متوجه می شود گروهی وجود دارد که می تواند به کمک آنها خودش عدالت را اجرا کند و انتقامش را از کسی که پسرش را به قتل رسانده بگیرد. اما مدت زمان زیادی نمی گذرد که...

داستان این فیلم درباره خانواده‌ای است که دارای دختری یازده ساله به نام الیزا هستند. پدر الیزا به نام سائول در رشته مذهبی تحصیل کرده است. سائول وقتی متوجه می‌شود که دخترش در مسابقه اسرار حروف در مدرسه برنده شده است سعی می‌کند نیروی وی را در جهت‌های مذهبی هدایت کند تا ازطریق نامه‌ای به خدا نوشته و بتواند با او ارتباط برقرار کند. این در حالیست که پسر خانواده با عقاید مذهبی پدرش مخالف است وهمسر خانواده «مریام» از بیماری روحی رنج می‌برد.

داستان فیلم درباره ی پنج پسر جوان است که شهر کوچک خود در کانادا را ترک می کنند و در سردترین روز سال رودخانه ی “اونتاریو” تا نیویورک را اسکیت می کنند و…

"لیلی" سیزده ساله برای محافظت از سگ خود "هیگان" تلاش می کند. اما وقتی در نهایت پدرش سگ را در خیابان آزاد می کند، او به شدت ناراحت می شود. او که هنوز باور دارد عشق می تواند به هر مشکلی چیره شود، تلاش می کند سگش را پیدا کند...