در دنیایی که انسانهای جهش یافته با بی اعتمادی و ترس زندگی می کنند، یک مؤسسه جهش یافته برای دستیابی به همزیستی صلح آمیز با بشریت، مبارزه می کند...

داستان Mercy Street با الهام از خاطرات و نوشته های پزشکان و پرستارانی است که در طول جنگ داخلی آمریکا در بیمارستان صحرایی واقع در Alexandria ویرجینیا مستقر بودند.Mercy Street داستان دو پرستار داوطلب با ایدئولوژی سیاسی متفاوت را دنبال میکند Mary Phinney طرفدار سرسخت القای برده داری و Emma Green دختر جوانی که از ایالت های جنوبی حمایت میکند.این دو در دو سوی مخالف جبهه قرار دارند.آن ها در کاخ خانواده Green در ویرجینیا که تبدیل به یک بیمارستان نظامی شده با یکدیگر ملاقات میکنند و...

این مجموعه یک اسپین آف از سریال NCIS است که در آن گروه تحقیقات به پرونده های جنایی در "نیواورلئانز" رسیدگی میکنند...

داستان در مورد کلانتری است که سعی دارد مشکلات خانواده‌ی خودش را سر و سامان دهد در حالیکه باید بین افراد شهر کوچکی که در آن بزرگ شده و سرخپوست‌های حومه‌ی آنجا که با هم دشمنی دارند، صلح برقرار کند، بعد از اتفاقی که برای همسر کلانتر میافتد، او مجبور می‌شود که با یک گروه خلافکار همکاری کند و...

داستان این سریال در مورد زندگی یک زن سیاه پوست و خانواده اش و همچنین کارش که مجری یک برنامه تلویزیونی است می باشد و...

داستان سریال در مورد چهار خدمتکار آمریکای لاتین می باشد که با جاه طلبی و رویاهایشان در کار خود را در بورلی هیلز مشهور و ثروتمند کردند و …

خاطرات خون آشام مجموعه تلویزیونی درام - تخیلی است که براساس سری کتابی به همین نام ساخته شده است. این مجموعه در تاریخ 10 سپتامبر 2009 بر روی شبکه تلویزیون CW نمایش در آمد. اتفاقات این سریال در شهری کوچک به نام مستیک فالز، اتفاق می افتد و تمرکز اصلی داستان این سریال بر روی مثلث عشقی بین شخصیت النا گیلبرت ( Nina Dobrev ) و 2 برادر خون آشام، یعنی استیفن سالواتوره ( Paul Wesley ) و دیمون سالواتوره ( Ian Somerhalder ) می باشد.

خانواده والنتون مشتاقانه برای نمایشگاه جشنواره سالانه برداشت در کوه والتون در سال 1934 آماده می شوند، اما یک پسر جوان به طور چشمگیری زندگی خود را تغییر می دهد.

داستان این سریال در مورد روانپزشکی قاتل می باشد که با یک مرسدس به سرقت رفته به سمت طعمه هایش می رود و از طرف دیگر کارآگاهی تازه بازنشسته می باشد که در تلاش است تا او را گیر بندازد...

موقعی که یک برنامه ریز جاه طلب مراسم ها، فرصتی گیرش می آید که نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد، این است که در پوشش مخفی به عنوان رئیس خود به محل تولدش بازگردد ...