داستان فیلم درباره ی دو مرد جوان میباشد که زمان را با رویاپردازی درباره ی سرزمین موعود می گذرانند و...

پنج مرد بریتانیایی بعد از دردسرسازی با روس ها دستگیر میشوند ولی بعد از حمله و گروگان گرفتن نگهبان از زندان فرار میکنند و ...

داستان فیلم درباره یک جراح پلاستیک خودشیفته است که ....

داستانی هیجان انگیز ، که با قتلی شروع شده و به خانه کیونگ مین ، که تنها زندگی می‌کند مربوط می‌شود ...

جانگ جو پسرش رو بدلیل بیماری قلبی از دست داده است و نمی‌تواند درد این ضایعه بد را فراموش کند. او بیشتر ساعات بیداری خود را صرف کار، نوشیدن و رفتن به کلیسا می‌کند، اما هیچکدام ازین کارها به او کمک نمی‌کند. یک روز، مین گو، جوانی که به تازگی از زندان آزاد شده است، در شرکتی که جانگ جو کار میکنه استخدام میشود. با دیدن لباس ها و صورت پوشیده از زخم‌ها مین گو، خاطرات قدیمی 12 سال پیش را، جانگ جو دوباره به یاد می آورد و …

در طول تعطیلات، دو رفیق همراه با شخص ربوده شده ای به طرف دریاچه ای نزدیک به شهرشان حرکت می کنند. اما اتفاقاتی می افتد که ...

رابین ویلتشایر ، مهاجر الهام گرفته از شمایل نگاری وسترن هالیوود ، با هنر آموزش اسب معنا و رستگاری می یابد...

مراکزی با موضوع تناسخ، در کلکته و حیدرآباد آشکار می شوند...

در طول یک روز کار محوطه سازی، یک نسل اول آفریقایی آمریکایی و پدر مهاجرش روابط پرتنش و دیدگاه های متفاوتشان در مورد زندگی زمانی که توسط پلیس به صورت نژادپرستانه معرفی می شوند به طور غیر قابل برگشتی تغییر می کند.

جین که خود را قربانی یک حمله خشونت‌آمیز هیولا می‌بیند، کمپین هوشیارانه‌ای را برای شکار جانوری که قصد کشتن او را داشت، راه‌اندازی می‌کند...