یک مرد جوان بی هدف به نام جانی (گری اولدمن) به زندان فرستاده می شود. او سگ محبوبش، ایوی، را به مراقبت از عاشق سابق و بهترین دوستش، فرانک (سر آلن بیتس) سپرد. وقتی از زندان بیرون می‌آید، باید در خانه با مشکلاتی روبرو شود...

یک کارگردان فیلم مقیم آمریکا از ایالات متحده به آلمان باز می گردد، جایی که او به همراه دیگر زندانیان اردوگاه کار اجباری مجبور شد در یک فیلم تبلیغاتی ضد یهود در سال 1942 شرکت کند.

دافی داک در کنار دوستانش لونی تون یک آژانس کارآگاهی برای ماوراءالطبیعه باز می کند.

استا کادل , وکیلی است که برای تعطیلات به استرالیا سفر کرده ، او در شهری کوچک موتورش خراب میشود و به تعمیرکاه شخصی بنام کورت میرود و در ادامه درگیر کمک به کورت میشود و ....

وقتی «برگر» (سلزر)، صاحب یک جواهر فروشی، هنگام سرقت الماس های مغازه ی خودش دستگیر می شود، نزد پلیس اعتراف می کند که مردی مسلح به نام «استیو» (براون)، همسرش (راتبلات) را گروگان گرفته است. «استیو» در تهاجم بعدی اش دختری را می کشد و با «خانم برگر» می گریزد. «وارن استنتین» (پواتیه)، مأمور FBI نیز او را تعقیب می کند...

گزارشی مبتنی بر واقعیت از جامعه مخفی قاتلان و مردی که آنها را در هند بریتانیا در سال 1825 افشا کرد.

بازسازی فیلمی به همین نام محصول 1948. آرنس یک دامدار را به تصویر کشید که با پسرش مخالف بود.

داستان دو مرد شمالی که یک سفر جاده ای از مونتانا به نیومکزیکو را آغاز می کنند تا خواهر یکی از آنها که در دستگیر شده است را نجات دهند.

«جک والش» (رابرت دنیرو)‌ استخدام شده تا یک حسابدار مافیا بنام «جاناتان ماردوکاس» (چارلز گرودین) را دستگیر کند. پلیس فدرال در گرفتن رد جاناتان درمانده‌ است، اما جک براحتی او را می یابد و اکنون باید او را از نیو یورک به لس آنجلس ببرد تا 100 هزار دلار دستمزدش را بگیرد. از طرفی پلیس فدرال و مافیا نیز به دنبال این حسابدار هستند و همین مساله کار جک را کمی مشکل می کند...

بنیو جرزی. پسر بچه ی دوازده ساله ای به نام «جاش باسکین» (ماسکو)، در یک کارناوال از ماشین آرزو می خواهد که بزرگ شود. پس از شبی توفانی، «جاش» بیدار می شود و خود را یک مرد سی و پنج ساله (هنکس) می یابد.