هنگامیکه یک مروارید با ارزش و با شهرت شوم به سرقت میرود، شرلوک هولمز باید ارتباط آن را با یک سری قتل های بیرحمانه بررسی کند.

وقتی جسد یک زن متشخص با گلویی بریده شده پیدا می گردد، روستائیان قاتل را یک هیولای وحشتناک تصور می کنند اما "شرلوک هلمز" که از "کیوبک" وارد پرونده شده به یک قاتل انسانی مشکوک است ...

گلچینی از سه داستان غیبی که به هم پیوسته اند، با پیچش های کنایه آمیز و عاشقانه.

« برى کین » ( کامینگز ) مرد جوانى است که در کارخانه‏ ى اسلحه ‏سازى کار مى‏ کند و به اشتباه متهم به خرابکارى مى ‏شود. او در حین فرار با دخترى به نام « پاتریشا » ( لین ) آشنا مى‏ شود که ابتدا مى ‏خواهد او را لو بدهد ، اما بعد به کمکش مى ‏آید...

طى جنگ جهانى دوم ، خانواده ‏اى از طبقه‏ ى متوسط انگلستان با جلوه‏ هاى مختلف جنگ رو به‏ رو مى شوند...

"شارلوت ویل" دختری اهل بوستون که هیچ امیدی به آینده خود ندارد پس از یک دوره درمانی تغییر کرده و عشقی ناممکن را بدست می آورد...

« جانى جونز » ( مکرى ) خبرنگار جنایى برجسته‏ ى امریکایى به اروپاى غربى فرستاده مى ‏شود ، با این مأموریت که اخبارى از ماجراهاى سیاسى ، درست پیش از بروز جنگ جهانى دوم به دست آورد...

در پاریس ، وسواس یک جراح فرسوده با یک بازیگر زن بریتانیایی باعث می شود تا او مخفیانه ...

دسامبر سال 1787 . کشتى بونتى از بندرى در انگلستان به مقصد تاهیتى حرکت مى کند. همه انتظار سفرى خوش را دارند ، اما « ویلیام بلاى » ( لاتن ) ، ناخداى مستبد ، رفتار بى ‏رحمانه‏ اى را در پیش مى‏ گیرد و « فلچر کریستیان » ( گیبل ) ، معاون اول کشتى که از اعمال خلاف ناخدا نیز خبر دارد ، رودر روى او مى‏ ایستد.

دکتر وولین فردی نخبه ولی جراحی بی ثبات است و وسایل جراحی را همانند ابزار شکنجه میداند و از آن وحشت دارد . او جان "جین تاچر" را نجات داده و ...