فیلم در مورد زنی است که بعد از حمله یک قاتل سریالی دچار بیماری خاصی شده است. او نمی تواند چهره ها را به خاطر بسپارد، و با اینکه قاتل را قبلا دیده اما نمی تواند چهره اش را به یاد بیاورد و همین امر جانش را در معرض خطر قرار می دهد...

در قرن بیست و دوم ، دانشمندی اقدام به تصحیح چیزی که اجدادش ساخته اند می کند . جعبه ای که می تواند دروازه های جهنم را باز کرده و ارتشی خونخوار را آزاد کند...

یک مرد شرور ماده ای سمی را در هوا آزاد کرده و برادرهای بربر در تلاشند کنند کارهای شیطانی او را متوقف کنند...

دو قهرمان غواصی به نام های «ژاک مایول» (بار) و «انتسو مولیناری» (رنو) که از کودکی با یک دیگر رقابت داشته اند، هنوز در پی اثبات برتری و کسب عنوان جهانی هستند.

«ویلیام» (کانری)، کشیش تیزهوش انگلیسی، به همراه «آدسو» (اسلیتر)، شاگرد جوانش، برای شرکت در مباحثه‌ای الهی درباره عیسی مسیح، به صومعه‌ای در شمال ایتالیا می‌روند. راهب بزرگ صومعه، آنان را از مرگ مرموز یکی از کتابداران کتابخانه آگاه می‌کند، و وقتی فردای آن روز جسد راهب دیگری که مترجم یونانی بوده در کتابخانه صومعه پیدا می‌شود، «ویلیام» و «آدسو» برای یافتن علت مرگ آنان به بخش کتاب‌های خطی کتابخانه راه می‌یابند...