دو جوان « کاترین » ( رادان ) ، زن سرخ ‏پوست کلانتر شهر پولى ، « مت مورگان » ( داگلاس ) ، را مورد هتک حرمت قرار مى ‏دهند و او را مى ‏کشند . خیلى زود « مورگان » مى‏ فهمد که یکى از آنان پسر دوست قدیمى ‏اش ، « کریگ بلدن » ( کویین ) ، همه کاره و مرد بانفوذ شهر گان هیل است.

سال 1863. « سروان روپر » ( هولدن ) افسر ارتش شمالى‏هاست که در قلعه‏اى در آریزونا ، مسئولیت اسراى جنوبى را به عهده دارد. او به دلیل رفتار خشنى که با اسرا و فرارى‏ها دارد، مورد تنفر جنوبى‏ها و حتى هم‏قطاران خودش است. تا این که « کارلا فارستر » ( پارکر ) براى عروسى دوستش، دختر فرمانده، به قلعه مى آید. اما او در واقع جاسوس جنوبی هاست...

"اسکوئدا" قانونشکنی است که تلاش می کند "کینک" و "کوردیلا کامرون" را از زمینهایشان بیرون کند.مادر او "ریو" را مانند پسر خود بزرگ کرده ."ریو" به او وفادار است اما از طرفی اعتقاد دارد دامپروران باید از آن زمینها بمانند و...

چارلی چن و دو پسر جوانش بروی پرونده قتل یک باستان شناس که برای کشف گنجی در مکزیک رهسپار شده بود تحقیق میکنند و ...

مردی سوگند میخورد تا از آنهایی که مسئول مرگ نامزدش هستند ، انتقام گیرد ...

نیلا و پدرو مسئول تحویل محموله های هوائی هستند و متوجه میشوند که دوستشان بیلی به قتل رسیده و تحقیقات آنها را به نامزد بیل میرساند و ....

« وایات ارپ » ( فاندا ) کلانتر شهر تومستون مى ‏شود تا با کمک « داک هالیدى » دائم الخمر ( ماتیور ) ، انتقام مرگ برادرش را بگیرد . سرانجام کار « وایات » به دوئل با خانواده شرارت پیشه‏ ى « کلانتن » ( که عامل مرگ برادرش بوده‏اند ) در اوکى کورال مى ‏کشد.

"داستی ریورز" رنجر تگزاس در دهه 1880 در جستجوی "ژاک کوربیو" که متهم به قتل است به کانادا سفر می کند.او در میان بومیانی که قصد جدایی از کشور را دارند سرگردان می شود و...

تلاش ارتش برای دستگیری جرونیمو ، رئیس گروهی تبهکار ، به دلیل درگیری بین دو افسر که پدر و فرزند نیز هستند ، مختل شده است ...