یک جوان پولدار عبری به دمشق سفر میکند و تقدیر بر آن میشود که توسط یک راهبه کافر اغفال شود و به تمام تلاش هایی که برای تصدی مقام کشیش اعظم شدن کرده بود پشت میکند

"فرد" و "لیلی" یک زوج مطلقه می باشند که توسط دوستشان "کول پورتر" که نویسنده یک نسخه موزیکال از فیلم "رام کردن زن سرکش" است، دوباره دور هم جمع می شوند تا یک فیلم بازی کنند. آنها زیاد به هم اعتنایی نمی کنند و مثل یک بازیگر معمولی بازی می کنند، اما...

« آلیور رید » ( اسمیت ) ، در باغ ‏وحش پارک مرکزى با « ایرنا دوبروونا » ( سیمون ) آشنا مى ‏شود. « ایرنا » از دهکده ‏ى زادگاهش در صربستان سخن مى ‏گوید و از جادوى سیاه « مارمالوکس » که معتقدانش مى ‏توانستند خود را به گربه بدل کنند. « ایرنا » نگران است که شاید خون آن آدم‏هاى گربه ‏اى هنوز در رگ‏هاى او باشد...

لهستان ، سال 1939 ؛ «یوزف تورا» (بنى) بازیگر سرشناس تیاتر و همسرش ، «ماریا» (لومبارد) که در شهر ورشو مانند شمایلى ملى مورد پرستش است ، قرار است در یک نمایش ضدنازى ظاهر شوند ، ولی به دلیل اعمال سانسور این برنامه لغو و جاى خود را به اجرای نمایش « هملت » مى‏ دهد. در این بین «ماریا» تعلق خاطرى به «سوبینسکى» (استاک) ، خلبان جوانى پیدا کرده است که در زمان حمله‏ ى آلمان ها به لهستان به خدمت احضار مى‏ شود ...

"دنی کنی" یک راننده کامیون است که وارد مسابقات مشت زنی می شود. وی با استفاده از درآمد مسابقات به برادر خود "ادی" کمک می نماید و...

اواخر قرن نوزدهم ، فرانسه . « امیل زولا » (میونى) ، نویسنده‏ مشهور فرانسوى ، در ملاقات با «لوسى» (ساندرگارد) ، همسر «آلفرد دریفوس» (شیلد کرات) پی می برد که «آلفرد» به ناحق به جاسوسى متهم شده است و از این رو تصمیم به دفاع از او مى‏ گیرد...

« اوتیس ب. دریفت وود » ( گروچو ) سعى دارد « خانم کلى ‏پول » ( دومونت ) را به سرمایه‏ گذارى در کار اپرا ترغیب کند. « تومازو » ( هارپو ) و « فیورلو » ( چیکو ) نیز وظیفه‏ ى خود مى‏ دانند تا به موفقیت حرفه‏اى دو خواننده‏ ى جوان « رزا کاستالدى » ( کارلایل ) و « ریکاردو بارونى » ( جونز ) کمک کنند...

پس از اینکه یک وکیل منطقه بیش از حد تهاجمی، ناخودآگاه مردی بی گناه را به صندلی می فرستد، او استعفا می دهد...