فیلمی براساس یک داستان واقعی . «بنجامین می» (مت دیمون) که به تازگی از کار خود استعفا داده ، تصمیم می گیرد تا یک مزرعه بخرد . اما زمانی که به مزرعه می رود متوجه می شود که آنجا یک باغ وحش تقریبا متروکه با 200 حیوان گوناگون است...

در سال 1975. دو برادر که به دنبال راهی برای بیرون رفتن از محله‌ی فقیرنشین‌شان هستند، تصمیم میگیرند که شب کنسرتِ گروه “رولینگ استونز”، به یک تئاتر محلی دستبرد بزنند…

یک تریلر رمانتیک روانشناختی که در آن فانتزی و واقعیت برای زنی که در رویاهایش زندگی دوگانه ای دارد غیرقابل تشخیص می شود.

«رابرت ویکفیلد» (داگلاس) که به تازگی در سازمان ضد مواد مخدر به منصب تازه ای دست پیدا کرده، با شنیدن خبر اعتیاد دختر شانزده ساله اش، «کارولاین» (کریستنسن) یکه می خورد. از سوی دیگر، خارج از مرزهای امریکا، «خاویر رودریگس» (دل تورو)، پلیس مکزیکی، جنگ خود را علیه مواد مخدر پیش می برد و کار به جایی می رسد که پای او به پرونده ی بررسی اقدامات «ژنرال آرتورو سالاسار» (میلیان) باز می شود..

تام و جری دو قاتل هستند، آنها هر روز در یک نمایندگی ماشین دست دوم درجه سه کار می کنند.

«استنلی ایپ کیس» (کری)، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و فعال، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود.

(استالون) به پدر در حال مرگش (داگلاس) قول می دهد تا بزهکاری را کنار بگذارد و آبروی از دست رفته را به خانواده اش بازگرداند. ولی تلاشش در این زمینه، هم برای هم پالکی هایش و هم برای «وندتی» (رومانوس)، گنگستر گروه رقیب، یک معماست ...

یک مجرد در منهتن از طریق خواستگار مادربزرگ یهودی خود با مردی آشنا می شود...

داستان زنی که از فراموشی رنج می برد و تنها شاهد عینی یک قتل است. پلیس هیچ سرنخی نمی یابد و قاتلان نیز تصمیم به کشتن زن می گیرند.