زنی به زادگاهش برمی گردد تا معمای عجیب مرگ مادرش را کشف کند. اما بعضی از ساکنان شهر در تلاشند تا او را متوقف سازند...

یک پسر نوجوان در بخش بزرگسالان بیمارستان با فردی بنام بابی آشنا می شود، مردی که در این بخش بستری است و به زودی تبدیل به مربی و حامی او می شود. او در این بیمارستان و بخش بزرگسالان چیزهایی را یاد می گیرد که شاید در دنیای واقعی نمی توانست تجربه اش کند...

سال 1957 است . لو فورد جانشین کلانتر در نزدیکی تگزاس به نام سیرکا میباشد که وظیفه دارد پسر یکی از ثروتمند ترین افراد شهر را از شر یک رابطه عاطفی خلاص کند . او باید جویس را به خارج از شهر منتقل کند تا از یک رسوایی بزرگ جلوگیری شود ولی لو هنگام انجام ماموریت درگیری رابطه با جویس می شود اما او در عین ناباوری نقشه قتل جویس را می کشد

در یک صبح زود بی (امی مدیگان) پریشان احوال و مضطرب و همسرش لیونل مک ریدی (تیتوس وِلیوِر) به درب منزل پاتریک و انجی آمده و از آن‌ها درخواست کمک می‌کنند. از 3 روز پیش خواهرزاده چهار ساله لیونل به اسم آماندا که با مادر مجردش هلن (امی رایان) زندگی می‌کند ناپدید شده است. احتمال ربوده شدن بچه وجود دارد. جک دویل (مورگان فریمن)، رئیس پلیس منطقه، با وجود تمامی تلاش‌ها و کوشش‌های واحد ضد تبهکاری‌اش از عدم پیشرفت در روند پرونده آماندا به شدت ناراضی ست. بی و لیونل معتقدند که پلیس به اندازه کافی در این مورد تلاش نمی‌کند و به همین دلیل خواهان استفاده از خدمات پاتریک و انجی به موازات بازجویی و رسیدگی پلیس هستند...

مردی بطور اتفاقی با یک بیخانمان تصادف میکند و حال باید باقی شب را برای خلاص شدن از دستش سپری کند تا راهی بیابد .

دو فرشته شرور که به زمین رانده شده اند، اکنون سعی دارند با یافتن یک راه گریز، دوباره به بهشت بازگردند. گرچه در صورتی که در کارشان موفق شوند، تمام نسل بشر از بین خواهد رفت.

داستان سریال در زمان آینده روایت شده و در مورد فروشنده‌ای با استعداد و جاه‌طلب به نام جک بیلینگز است که تیمی از همکاران فروش را رهبری می‌کند که مصمم به احیای زندگی مشتریان خود هستند و...

داستان مزرعه‌داری که در حال تلاش برای حفظ برای زمین و خانواده‌اش یک راز غیرقابل درک را کشف می‌کند که...

سال 1717 است. استد بونت، مالک زمین ثروتمند، دچار بحران میانسالی شده...

سریال داستان دختر جوانی به نام "هایلی" است که ابوا (ساز بادی چوبی) می‌نوازد و برای گذران زندگی، این ساز را تدریس می‌کند. او قصد دارد که به عنوان نوازنده، به استخدام گروه ارکستر فیلارمونیک نیویورک، تحت رهبری استاد "دسوزا" دربیاید، اما موفق نمی‌شود. با این وجود، "دسوزا" که به "هایلی" علاقه‌مند شده، او را به عنوان دستیار خود استخدام می‌کند...