« بالستررو » ( فاندا ) ، معروف به « مانى » ، نوازنده‏ ى یکى از کلوب‏ هاى شبانه ، به دلیل شباهت زیادش با یک خلافکارى به اشتباه دستگیر مى‏ شود ...

« دکتر بن مکنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) که همراه پسر کوچک‏شان براى گذراندن تعطیلات به مراکش رفته ‏اند ، شاهد قتل یک مأمور مخفى فرانسوى مى ‏شوند که پیش از مرگش به « بن » مى‏ گوید جاسوسان مى ‏خواهند یک سیاستمدار خارجى را در آلبرت هال بکشند . جاسوسان براى ساکت نگه داشتن آنان پسرشان را مى ‏ربایند و زن و شوهر در تعقیب‏شان به لندن مى ‏روند .

چند اسکاتلندی سعی دارند یک محموله نوشیدنی را از یک کشتی به گل نشسته خارج کنند ...

در سال 1940، مردی فراری از کمپ هویت یک افسر مُرده بریتانیایی را می دزدد تنها با یک هدف و قصد اینکه یک زندانی جنگی شود...

"دکتر مارکیزون" (کارول) رئیس یک بیمارستان روانی از کار بازنسشته شده و "دکتر ادواردز" یک روانپزشک مشهور جایگزین وی می شود. او پس از رسیدن به بیمارستان به دکنر "کنستانس پترسون" (برگمن) زیبا و خونسرد علاقه مند می گردد اما ...

آرشیتکتی تلاش می کند تا کاری در یک مزرعه پیدا کند ولی به سرعت پی می برد که کابوس هایش مجدداً به سراغش آمده و اینبار به واقعیت تبدیل می شوند و ...

بازیگران "مولیر" در رختکن خود را آماده رفتن بر روی صحنه می کنند. یک بازیگر به دیگری اشاره می کند که صورتش او را یاد شخصی در نیروهای مقاوت می اندازد و...

جوان توپچی اسکاتلندی توسط مقامات فرانسه بخاطر فرارش از مناطق اشغالی مورد مواخذه قرار گرفت و ...

گروهی از مسافران، که هر کدام چیزی از گذشته خود را پنهان کرده اند، در یک طوفان به یک مسافرخانه قدیمی پناه می برند. این مسافرخانه کمی اسرارآمیز به نظر می رسد ...