سالی خواهر نویسنده ای به اسم ند کندال از او می خواهد به خانه برگردد تا از پدر در حال مرگشان خداحافظی کند.خانه انها در منطقه ای دورافتاده قرار دارد.در حال بازگشت به خانه او خاطراتی از خواهر دوقلو و دوران کودکی اش به یاد می آورد و

"تام گوتری"، معلم تاریخ دبیرستان میباشد، وقتی که همسرش او را ترک می کند او با مشکلات بزرگ کردن دو پسرش مواجه می شود ...

فیلم در مورد مربی بیسبالی است که بعد از آنکه با تیم نوجوانان در دبیرستان نتایج قابل قبولی می گیرد، به یکی از تیم های لیگ برتر دعوت می شود...

مسابقات سالانه آرایشگری به شهری کوچک می آید . جایی که "فیل" و پسرش "برایان" یک آرایشگاه مردانه و "شلی" همسر سابق "فیل" ، یک سالن زیبایی را اداره می کنند. "فیل" و "شلی" ده سال است که با هم صحبت نکرده اند و...

نگاهی به داستان «جورج جانگ»، مردی که در سال 1970 بازار کوکائین را در امریکا به راه انداخت.

دو کوتوله بعد از 15 سال که دهکده آنها توسط یک غول غارت میشود بازمیگردند و متوجه میشوند که چه افراد خاصی هستند .

«هیلاری» (فلاندرز) و «جکی دوپره» (اوانز)، دو خواهر با استعداد، در انگلستان سال های 1950 بزرگ شده اند و در عرصه ی موسیقی و عشق با هم رقابت می کنند. «هیلاری» (گریفیتس) یک نوازنده ی ماهر فلوت است اما خواهر جوان ترش «جکی» (واتسن)، در نوازندگی ویلن سل نابغه به شمار می آید…

«جولیان پاتر» (رابرتس) و «مایکل اونیل» (مالرونی) تصمیم گرفته اند اگر تا بیست و هشت سالگی مجرد مانده باشند، با هم ازدواج کنند. چیزی به جشن تولد بیست و هشت سالگی شان نمانده که «مایکل» با «جولیان» تماس می گیرد. «جولیان» ابتدا تصور می کند که «مایکل» قصد دارد به او پیشنهاد ازدواج بدهد، اما

«جودی فالی»(اکلستن) سنگ تراشی است که عاشق تحصیل و یادگرفتن است و به تشویق معلمش، «فیلوتسن» (کانینگام) آروزی رفتن به دانشگاه را دارد. او پس از زندگی زناشویی کوتاه و ناموفق با «آرابلا» (گریفیتس)، دختر یک پرورش دهنده ی خوک محلی، به کریست مینستر نقل مکان می کند تا به آدم های تحصیل کرده و اهل کتاب مورد علاقه اش نزدیک تر باشد.

لوئیس در اولین تجربه خود یک کارگردان تئاتر آماتور جوان سیدنی است: به او پیشنهاد شغلی با یک برنامه دولتی برای توانبخشی بیماران روانی در یک موسسه بیماران روانی سیدنی داده می شود.