سفری از تنش‌ها و پیوندهای عجیب بین دو و گاهی سه شخصیت جالب که همه در مسیر خودشان هستند.

داستان زنی جوان بنام ایزی کلین که بتازگی کالج را تموم کرده و با نامزدش رابطه پیچیده ای دارد ....

داستانشخصی که درست قبل از کریسمس ، با تصادفی که منجر به مرگ میشود ، خود را در بهشت میابد و …

داستان در مورد دو پسر بچه است که یکی به نام مانولو دوست دارد گاو باز و نوازنده گیتار شود و نام دیگری واکین که ارزوی دفاع از شهرش و قهرمانی را در سر دارد، این دو عاشق دختر دل و جراتی به نام ماریا هستند...

یک دختر نوجوان وقتی به هوش می آید میبیند که به یک جنگل دور افتاده و وحشی منتقل شده است در این جنگل نیروهای شیطانی و نیروهای خوب در حال مبارزه هستد، دخترک با یک گروه از حیوانات آنجا متحد میشود تا بتواند هم دنیای آنها و هم دنیای خودشان را نجات دهد...

مرد نقره ای خود را در برابر یک تیم گستاخی از ابرقهرمانان می یابد که به تحقیر و کوچک نمایی ایده های او می پردازند. او به نبرد با آنان می پردازد و …

«الیزابت شورت» (کرشنر) بازیگر تازه کاری بود که در هالیوود دهه ی 1940 تقلا می کرد اسم و رسمی به هم بزند اما در نهایت سرنوشت تلخ و غم انگیزش بر هر آن چه در مدت کوتاه زندگی حرفه ای اش بدان دست یافته بود، سایه انداخت...

در پی حملات مرکز تجارت جهانی ، یک ناو نیروی دریایی با غیرنظامیان در حالت آماده باش قرار می گیرد...

زندگی بیشتر از این نمی تواند برای "تیم اوهارا" بد شود . او "بریس چنینگ"، کسی را که دوست داشت ، تحقیر کرده و در نهایت توسط پدرش اخراج می شود . اما یک مریخی وارد خانه او می شود و همه چیز را تغییر می دهد ...

یک شامپانزه ی آموزش دیده بعنوان یکی از اعضای یک تیم وارد لیگ بیس بال میشود .