شصت و چهارمین دوره مراسم اهدا جایزه معتبر امی به بهترین های فیلم و سریال سال... جوایزی که معتبرترین جایزه تلویزیونی آمریکا محسوب شده و از آن با عنوان اسکار تلویزیونی یاد می‌کنند...

در شهر کوچک آیووا، یک دختر یتیم متوجه استعدادش در طراحی و ساخت کَره می شود. او در مسابقات سالیانه ساخت کَره در شهر ،باید با یک زن محلی جاه طلب به رقابت بپردازد و...

یک تهیه کننده تازه کار که به تازگی از محل کار قبلی اش اخراج شده، تصمیمبه شروع و راه اندازی برنامه تلوزیونی شادی که ویزه صبح ها میباشد به نام"گل نیلوفر" می گیرد اما با دشواری های بسیاری روبرو می شود...

دولت آمریکا طی مأموریتی ویلسون را به نیجریه می فرستد تا درباره اینکه آیا عراق تلاش دارد که سنگ اورانیوم را برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی بخرد یا نه، تحقیق کند. وی در گزارش خود اعلام کرد که چنین چیزی حقیقت ندارد ولی دولت آمریکا به عراق حمله میکند. ویلسون در مطبوعات ادعاهای دولت آمریکا مبنی بر خطرناک بودن عراق را اغراق آمیز خواند اما دولت آمریکا همسر ویلسون را که یک مامور مخفی سیا است وارد بازی میکند ...

یک استاد گروه دانشگاه فریب میخورد و به شهرش یعنی اوکلاهما برمی گردد، جایی که بردار دوقلو اش در آنجا برای او برنامه هایی در سر دارد...

«دکتر بروس بنر» (نورتن) همه چنان به دنبال پیدا کردن راهی برای درمان خود است و سعی می کند به دست عوامل پنتاگون (که قصد سوء استفاده از او را دارند) گرفتار نشود. («بنر» بر اثر خشم، تبدیل به غولی عظیم الجثه می شود که هیچ کس قادر به روبه رویی با او نیست.) اما در حالی که چیزی به کشف راه درمان باقی نمانده، «بنر» ناچار به قالب «تنومند» در می آید تا به جدال با هیولایی بپردازد که به اندازه ی خود او قدرتمند است.

ماجراجوی گنج یاب، «بنجامین فرانکلین گیتس» (کیج) بار دیگر وارد عمل می شود تا ثابت کند که جدش نقشی در ترور «ایبراهم لینکلن» نداشته است...

آلیویا̎ (زن تنهای سی و خرده‌ای ساله ) احساس می‌کند به مقطعی حساس از زندگی‌اش رسیده . او که از شغل معلمی‌ ناراضی بوده، کار آموزش را رها کرده و موقتاً مشغول به کار نظافت خانه‌ها می شود اما در این زمینه نیاز به حمایت معنوی و مادی دوستانش دارد و ...

(دیان اربوس) زنی تنها و افسرده است که با شوهر و دو دخترش زندگی می کند. شوهر او یک عکاس است و دیان بعنوان دستیار او مشغول کار است

وقتی بر اثر حمله ی گروه های مرده های متحرک وحشت بر شهرهای امریکا مستولی می شود، «فرانسین»، از مسئولان یک شبکه ی تلویزیونی، به اصرار دوستش «استیون» می پذیرد که بااستفاده از یک هلی کوپتر از مهلکه فرار کنند. دو تک تیراندز پلیس، «راجر» و «پیتر» نیز آنان را هم راهی می کنند.