داستان پسری به نام رامانا و مادرش که چگونه او را ترک کرد و اینکه چگونه رامانا سعی کرد مادرش را به خانواده اش بازگرداند...

برادر بزرگتر از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او همسری پیدا کنند.

یک رهبر باند سعی می کند به قولی که به دوست در حال مرگش داده بود عمل کند و با دیگر گروه های تبهکار مبارزه کند.

قدرت های پسااستعماری در هند تصمیم گرفتند از این موقعیت استفاده کنند و به سرکوب مستضعفان ادامه دهند.

در سال 1947 یکی از پیروان گاندی و یک مبارز آزادی مورد حمله وحشیانه قرار گرفتند. به دلیل شرایط اجتناب ناپذیر، پسر مبارز آزادی در دام دنیای مافیا گرفتار می شود و داستان بین سال های 1942 تا 1986 می چرخد.

داستان در Visakhapatnam اتفاق می افتد، داستان در مورد زندگی چهار نفر و سواری عاشقانه ترن هوایی آنها است.

داستان حماسی یک شورشی که قصد داشت علیه دیکتاتوری هند شرقی انقلابی به راه بیندازد و ...

ساسی و سالینجا که در دوران مدرسه عاشق هم بودند بعد از پایان دانشگاه تا ده سال همدیگر را نمی بینند تا اینکه سالینجا که در خارج بوده به هند بازمیگردد و ...

زنی که فراموشی دارد ، در تلاش است تا معمای یک روز فراموش شده در زندگی‌اش را حل کند ...

رودرا، سارق کوچکی وارد قصری پر از ارواح می شود. او به همراه شبح به رمز و راز صاحب قصر - آنابل ستوپاتی - پی می برد.