یک راکر پیمان می بندد تا در سی و هفتمین سالگرد تولد خود را بکشد. 12 هفته قبل از انتشار آلبوم آخر و پایان زندگی اش ، او با زنی آشنا می شود و عاشق او می شود که راز تاریکی از خودش دارد...

داستان فیلم ، تشکیل شده از چند داستان مختلف است ، که مشکلاتی که چند زن مختلف در زندگی خود با آن روبرو هستند را به تصویر می کشد ...

جنگ جهانی دوم. «سرباز ویت» (کاویزل) و یکی از هم قطارانش که از جنگ گریخته اند، در دهکده ای کوچک کنار اقیانوس آرام بین بومیان زندگی آسوده ای دارند. اما گشت دریایی امریکا آن دو را می یابد و به دست هم وطنان خود در رزمناوی بازداشت می شوند...

«آل پاچینو» (پاچینو) تصمیم می گیرد نمایش نامه ی «ریچارد سوم شکسپیر» را به تصویر بکشد. او پس از انتخاب بازیگران به میان مردم می رود واز آنان درباره ی «شکسپیر» می پرسد. تمرینات و جلسات بحث و گفت و گو درباره ی شخصیت ها هم چنان ادامه دارد، اما در این میان تهیه کنندگان از این روال کار به تنگ می آیند...

داستان در مورد مردی می باشد که از جنگ ویتنام به خانه بازگشته و حالا دچار عذاب وجدان شده است. او همچنین به سختی می تواند دوباره به زندگی عادی برگردد...

ادنا مائه پس از صانحه ای که همسرش را در آن از دست میدهد ، برای لحظاتی زندگی بعد از مرگ را تجربه می کند. بعد از این اتفاق، او در حالیکه دوران بهبودی خود را سپری می کند،

22 اوت 1972. «سانی» (پاچینو) برای تأمین هزینه ی عمل جراحی تغییر جنسیت دوستش، «سال» (کازال) به بانک فرست بروکلین سیوینگز دستبرد می زند. اما این سرقت ناموفق می ماند و تبدیل به یک ماجرای گروگان گیری می شود...

دو آواره - «ماکس» (هاکمن) و «لاین» (پاچینو)- در کالیفرنیای شمالی با هم آشنا می شوند و وقتی «ماکس» تعریف می کند که می خواهد با پس اندازهایش در دوران حبس، در پیتسبرگ یک کارواش راه بیندازد، تصمیم می گیرند با هم کار کنند.