پس از از دست دادن مادران خود در سنین پایین، دایموند و نزدیکترین عموزاده هایش، تیا و تارا، معروف به "خواهران"، حاضرند هر کاری کنند تا مادربزرگشان را از مرگ بر اثر سرطان نجات دهند و خانواده خود را نجات دهند.

سه خانم از سه نسل متفاوت تصمیم می گیرند تا به مناسبت روز مادر یک آخر هفته را در کنار یکدیگر سپری کنند، اما ...

بروس وین ناپدید شده. الفرد تلاش میکند کسی متوجه غیبت او نشود. «نایت وینگ» و «رابین» تلاش میکنند که در نبود بت من شهر را امن نگه دارند. تا اینکه «زن خفاشی» وارد ماجرا شده و تلاش میکن تا راز غیبت بت من را فاش کند

ویلیام یک مرد انگلیسی تبار است که در حال گرفتن مقدمات جشن ازدواجش با فیونا که دختر یک سناتور آمریکائی است و ...

ورونیکا مارس پس از گذشت سالها ، بار دیگر به خانه مادری اش باز می گردد تا به پرونده دوست قدیمی اش که روزگاری عاشقش بود رسیدگی کند اما...

ماجرا از جایی شروع می شود که پروفسور "جان وانکنهیم" ، برای اثبات نظریه های علمی خود درباره فرانکشتاین و موجود افسانه ای ، تیمی را برای جستجوی این هیولای افسانه ای تشکیل می دهد ، اما چیزی که آنها پیدا می کنند وحشتناک تر از هر داستان و افسانه ای است …

آرتی و دایان مراقبت از سه نوه خود را زمانی که والدین بچه ها برای انجام کاری شهر را ترک می کنند، برعهده میگیرند. اما مشکل زمانی ایجاد می شود که رفتار بچه های قرن بیست یکمی با روش های قدیمی پدربزرگ و مادربزرگشان جور در نمی آید و ...

سال 2509 است و نه تنها زمین ارتباطش را با "ایشیمورا" و "کلارک" قطع نکرده است، بلکه "اوبانون" به عنوان اولین پیشنهاددهنده برای نجات زمین فرستاده شده است و...

یک پسر خوب و بدون قدرت به تیم ابرقهرمانی می پیوندد و هیچ سرنخی در برابر یک مرد بد و بدون شرم ندارد.

(رگینا) و (دیون) به خانه ی قدیمی خود در Utah برگشته اند تا با خاطرات حمله ی وحشیانه ای که به خانه ی آنها شد ، رو به رو شوند و آنها را پشت سر بگذارند. اما زمانی که آنها به خانه بر میگردند یک کشت و کشتار خشونت آمیز را از خواب بلند میکنند و تمام مردم شهر با این جریانات ارتباط دارند.