«جک استارکس» (برودی)، سرباز امریکایی که از جنگ خلیج فارس جان سالم به در برده، به جرم قتل یکی از گشتی های پلیس در جریان زدوخوردی که پیش آمده، دستگیر می شود. اما «جک» از ماجرا چیزی به یاد نمی آورد. او را در جریان محاکمه دیوانه اعلام می کنند و به بیمارستانی روانی با مدیریت «دکتر بکر» (کریستوفرسن) تحویل می دهند. «دکتر بکر» معتقد است هرچه روش روان درمانی خشن تر و بی رحمانه تر باشد، بیمار زودتر بهبود پیدا می کند...

خون آشامان در تلاش هستند تا FBI را متعاقد کنند که بلید باعث کشته شدن هزاران انسان شده است تا از این طریق او را بی اعتبار کنند. ماموران FBI محل اقامت بلید را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچیان شب از مهلکه نجات می یابد...

کشف یک جسد باعث پرده برداشتن از یک کمپین انتخاباتی فرماندار کلرادو از یک سیاستمدار محلی می شود ...

تحول عجیبی در نسل خون آشام ها رخ داده است ، ریپر خون آشامی که دارای خاصیت خون آشامی سیری ناپذیری است و بر خلاف خون بقیه آشام ها با گلوله از بین نمی رود. این امر موجودیت خون آشامان را تهدید می کند چون بزودی انسان کافی برای تامین خون مورد نیاز آنها وجود نخواهد داشت. بلید و یک دانشمند ساخت اسلحه به نام اسکاد بطور عجیبی توسط شورای خون آشامان فراخوانی می شوند...

داستان در مورد یک مامور پلیس میباشد که در محیط کارش شاهد یک صحنه ی خشن است . او بعد از آن در مرکز بازپروری ثبت نام می کند تا بهبود یابد...

اوایل قرن بیست و یکم. سفینه ی «لیو دیویدسن» (والبرگ) در تونل زمان گم می شود و در سیاره ای سقوط می کند که در آن، میمون های ناطق و هوشمند، نوع مسلط و حاکم را تشکیل می دهند و آدم ها، یک طبقه ی برده ی شکست خورده اند .

«پورتر» (گیبسن) را دوستش، «وال» (هنری)، به جریان سرقتی می کشاند. همه چیز به خوبی و خوشی سپری می شود تا این که «لین» (اونگر)، همسر «پورتر»، از پشت به «پورتر» شلیک می کند. در واقع پس از آن که «وال» عکس «پورتر» را هم راه زنی دیگر (بلو) به «لین» نشان می دهد، این دو برای کشتن «پورتر» زدوبند می کنند. با این همه پنج ماه بعد «پورتر» که تبدیل به یک دیوانه ی روانی تمام عیار شده، بر می گردد…

رافائل اینفانته (چایان) ، از کوبا برای کار در استودیوی رقص جان برنت (کریس کریستوفرسون) ، به هوستون می آید . وی با روبی سینکلر (ونسا ویلیامز) ، مربی رقاصی آشنا می شود . علم شیمی؟ سوال اینجاست ... آیا جان می داند که وی پدر رافائل است؟

چون مادر «بلید» در زمان بارداری توسط یک خون آشام زخمی شده است ، بلید یک نیمه انسان - نیمه خون آشام است، دارای تمام خصوصیات خوب خون آشامان بهمراه بهترین مهارتهای انسانی می باشد. بلید برای گرفتن انتقام مادرش به شکار خون آشامان می پردازد ...

مامور محافظت از محیط زیست، جک تاگرت، در حال مبارزه با کارهای بزرگی است که توسط "اورین هنر" رهبری می شود. چون آنها زباله های سمی را در مناطق تپه ای دفن می کنند. اما زمانی که آنها همکار جک را می کُشند...