مدت زیادی است که ماپت ها دیگر خودشان را نشان نداده اند، چیزی در حدود 20 الی 30 سال و حالا در سال 2011 آنها دوباره بازگشته اند تا یک داستان بسیار جالب را برای طرفدارانشان شرح دهند . این داستان بدین شکل است که ماپت ها دوباره نمایشی ترتیب میدهند تا بدین وسیله سالن نمایشی که متعلق به آنهاست را از چنگال فردی که برای تصاحب آن دندان تیز کرده نجات دهند و...

سمارف ها، بعد از تعقیب و گریزی با موجودی شیطانی و درنده با نام گارگامل، وارد غاری ممنوعه می شوند، اما بعد از ورود به این غار، ناگهان سر از پارک مرکزی شهر نیویورک در می آورند. اکنون آنها باید راهی پیدا کنند که اولا به دهکده خود باز گردند، و بعد از آن با گارگامل هم روبرو شوند

جنگ همیشگی بین سگ‌ها و گربه‌ها متوقف می‌شود ، زمانیکه برای خنثی کردن نقشه‌های شیطانی یک گربه‌ی جاسوس ، متحد می‌شوند ...

اجرای 66 امین مراسم سالگرد جایزه گلدن گلوب

مخترع جوان که از کودکی دست به اختراعات عجیب غریب می زده و ناموفق بوده است، اینبار بر اساس احتیاج مردم شهر و هنگامیکه آنها فقط توانایی خرید غذاهای ارزان مانند ساردین را دارند، دستگاهی را اختراع می کند که آب را به غذا تبدیل می کند و تبدیل به یک قهرمان محلی می شود اما …

هارولد و کومار یک روز صبح مثل همیشه صبحانه‌ ی خود را به اتفاق خوردند و یک روز معمولی دیگر را شروع کردند. هارولد تصمیم خود را برای ازدواج با معشوقه اش گرفته و برای انجام این کار باید به آمستردام سفر کند البته به همراه دوستش کومار. ولی در هواپیما کومار را با یک تروریست اشتباه می گیرند و در نتیجه هارولد و او را دستگیر می کنند و به زندان می برند...

داستان دو کارمند, یکی آسیایی آمریکایی, هارولد لی , و دیگری هندی, کومار پاتل است که خوشگذرانی ای جز مواد زدن و تماشای تبلیغ های تلوزیونی ندارند. البته کار دیگری هم هست که خیلی دوست دارند انجام دهند, سفری به وایت کسل (White Castle). در راه برای رسیدن به همبرگرهای وایت کسل, با خیلی چیز ها مواجه می شوند که جلوی راهشان قرار می گیرد. مثلا یک راکون, یا یک افسر نژاد پرست و ……

ابی که در تمام رابطه هایش ناموفق بوده باردار است و پیش دوستش میرود و با هم توافق میکنند که بچه را با هم بزرگ کنند .

دنیای آینده. زمین برای جدال در برابر حشرات غول آسایی از سیارات دیگر که به مایه ی تهدیدی جدی بدل شده اند، آماده می شود. «جانی» (وان دین) و «کارمن» (ریچاردز)، هم مدرسه ای های دل باخته ی یک دیگر که از هم جدا شده اند و به ارتش پیوسته اند، دوباره طی علملیات جنگی در فضا یک دیگر را می یابند. خیلی زود جنگ آدم ها و حشره ها شدت می گیرد...

بعد از اینکه خواهر کوچک دیوید میمیرد وضعیت زندگی خانوادگیشان رو به زوال میرود و پرستاری بنام کارلا بعنوان مستخدم وارد زندگیش میشود و ...