« جو » ( کورتیس ) و « جرى » ( لمون ) ، نوازنده‏ هایى بى ‏کار که شاهد تصادفى کشتار روز سینت والنتاین هستند ، از ترس گنگسترها خود را به هیئت زنان درمى ‏آورند و همراه گروهى از دختران نوازنده از شیکاگو به میامى مى ‏روند ...

لندن ، سال 1911 . دختر نمایش ‏گر امریکایى ، « السى مارینا » ( مونرو ) نظر « شاهزاده چارلز » ( اولیویر ) ، نایب السلطنه‏ ى کارپات را که براى شرکت در مراسم تاجگذارى « جرج پنجم » به انگلستان آمده ، جلب مى ‏کند.

مرد میان‏سالى ، « ریچارد شرمن » ( یوئل ) که همسایه‏ اى پرى‏ رو ( مونرو ) دارد ، با رفتن همسر و فرزندش به تعطیلات دچار « خارش » مى ‏شود ...

"مالی" و "دونا" به همراه سه فرزند خود خانواده ای پنج نفره را تشکیل میدهند. پسر آنان "تیم" (دونالد اوکانر) با دختری به نام "ویکی" (مرلین مونرو) آشنا می شود و همین موضوع باعث می گردد تا خانواده در خطر فروپاشی قرار گیرد...

« مت کالدر » ( میچم ) ، « کى » ( مونرو ) و « هرى وستن » ( کالهون ) را که قایق‏شان در حال غرق شدن است نجات مى‏ دهد . « هرى » در عوض اسب او را مى ‏دزد و « مت » و « کى » را هم‏راه با پسر کوچک « مت » ، « مارک » ( رتیگ ) ، در معرض خطر سرخ‏پوستان رها مى ‏کند ...

« پولا » ( مونرو ) ، « لوکو » « گریبل » و « شاتس پیج » ( باکال ) ، سه مدل بلوند نیویورکى ، آپارتمانى اجاره مى ‏کنند تا سه میلیونر پا به ‏سن گذاشته را به تور بیندازند ، اما در عوض به مردانى متوسط الحال دل مى‏ بازند ...

آبشار نیاگارا . « پالى » ( پیترز ) و « رى » ( آدامز ) « کاتلر » براى گذراندن ماه عسل خود به کنار آبشار آمده‏ اند و در این‏جا با زوج دیگرى - « رز » ( مونرو ) و « جرج » ( کاتن ) « لومیس » - آشنا مى ‏شوند . خیلى زود « پالى » ، « رز » را در رابطه ‏ى نزدیکى با مردى به نام « پاتریک » ( آلن ) مشاهده مى‏ کند و در مى‏ یابد که آن دو قصد کشتن « جرج » را دارند ...

« بارنابى فولتن » فراموشکار ( گرانت ) ، یک دانشمند است که روى داروى احیاى جوانى کار مى‏ کند . میمونى دارو را در آب‏خورى مى‏ ریزد و باعث مى‏ شود « بارنابى » و همسرش ، « ادوینا » ( راجرز ) بنوبت به دوران کودکى خود برگردند و...

"می دویل" که یه زن بدبینِ به زادگاهش برمیگرده. برادرش "جویی" میترسه که عشقش "پگی" که کارگر کنسروسازی‌ـه، شبیه به اون بشه. "می" با جری ازدواج میکنه وصاحب یه بچه میشن. اون خوشحاله اما خیلی بی‌قراره. و مجذوب دوست "جری" به اسم "ارل" شده...

فیلم از چند داستان جدا گانه تشکیل شده است. داستان اول در مورد "هوراس" میباشد که دستگیر شده است و می تواند زمستان را در یک سلول گرم سپری کند...