یک دختر زیبای کولی جذب یک مرد نظامی میشود تا برایش کاری انجام دهد و او بزودی وارد دنیای مجرمانه میشود ...

یک الهه که از پخش یک موسیقی جدید یونانی نگران است به زمین می آید و قصد دارد بخشی از یک نمایش باشد ...

"مایکل اوهارا" (ولز) ملوانی است که مجذوب زیبایی "خانم بنیستر" (هایورث) شده و به خدمه یک کشتی عجیب می پیوندد که درنهایت در یک نقشه قتل پیچیده گرفتار می شود ...

« بالین » ( مک ریدى ) صاحب کازینویى بزرگ در بوئنوس آیرس است . او براى « امور حراستى » کازینو مردى به نام « جانى » ( فورد ) را به کار مى ‏گیرد . « جانى » پس از چندى متوجه مى‏شود که « گیلدا » ( هیورث ) محبوبه ‏ى سابقش همسر کنونى « بالین » است .

« راستى پارکر » ( هیورث ) عضو گروه دختران رقصنده در کاباره ‏اى در بروکلین ، ناگهان به عنوان مدل عکس روى جلد مجله‏اى معتبر برگزیده مى ‏شود و پیشنهادهاى حرفه‏اى خیلى زود باعث اخلال در رابطه ‏ى عاطفى او با « دنى مگوایر » ( کلى ) ، هم‏ رقصش ، مى‏ شود.

در بوئنوس آیرس، مردی که حکم داده است دخترانش باید به ترتیب سن ازدواج کنند، به یک رقصنده آمریکایی اجازه می دهد تا در باشگاه او اجرا کند، به شرطی که نقش خواستگاری برای دومین دختر بزرگش را بازی کند.

به یک بازیگر به نام "پائول ارمن" می گویند که کت دست دوز جدیدش نفرین شده و برای هر کسی که آن را تن کند بدشانسی به همراه دارد و ...

بیف گرایمز تندخو و در عین حال دوست‌داشتنی عاشق ویرجینیا براش زیبا می‌شود، اما او تنها مرد جوان همسایه نیست که با او دلخور شده است.

پس از اینکه همسر "مارتین کورتلند" یک دست بند الماس گرانقیمت را در وسایل او پیدا می کند، "مارتین" تلاش می کند به او ثابت کند به "شیلا وینتروپ" علاقه ای ندارد و...

گاوباز مشهورى ( پاور ) در پى وسوسه‏ هاى زنى اغواگر ( هیورث ) ، همسرش ( دارنل ) را رها مى ‏کند. اما پس از آن که از زن بى ‏وفایى مى ‏بیند ، نادم مى‏ شود و دم مرگ از همسرش طلب عفو مى‏ کند...