-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان87 دقیقه
-
رده سـنیG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
City Lights
نگاهی به فیلم «روشناییهای شهر» و موقعیت آن در سینمای صامت (فیلمگاه)
«چاپلین» فیلم خیالپردازانۀ «روشناییهای شهر» را در دورهای به صورت صامت ساخت که سینما ناطق شده بود و دیگر به ندرت فیلمی صامت روی پرده میرفت. «چاپلین» چند سال قبلتر و پس از اکران نخستین فیلم ِ ناطق سینما «خوانندۀ جاز» به همراه «آیزنشتاین»، «پودوفکین» و چند تن دیگر از سینماگران ِ صامت، بیانیۀ مشهور ضد ناطق را منتشر کردند. «روشناییهای شهر» اولین فیلم چا پلین در دورۀ ناطق است که فقط د رچند جای فیلم از صدا، آنهم به صورت هجو استفاده شده است. حضور چاپلین ِ بازیگر، بسیار قدرتمندتر و پررنگتر از چاپلین کارگردان بود و آنچه که در این فیلم، به عنوان نقد اجتماعی میتوانست مورد توجه قرار گیرد، به علت عوامل کمیک فیلم و بیشتر به خاطر سانتیمانتالیسم شدید آن، نادیده گرفته شد. به عنوان نمونه میتوان صحنهای از فیلم را مثال زد که در آن چاپلین میکوشد برای انصراف مرد میلیونر از خودکشی؛ به زیباییهای زندگی اشاره داشته باشد و هرچه میگردد از این زیباییها اثری نمیبیند. همینطور شخصیت دختر گل فروش نیز انسانی به نظر نمیآید و بود و نبودش تنها وابسته به حضور چارلی ولگرد است. در واقع چارلی با آن کت تنگ، شلوار گشاد و کوتاه، کلاه بزرگتر از سرش و از همه مهمتر عصای مشهورش؛ هنوز هیچکسی را یاد کسی جز خودش نمیاندازد. این فیلم در سال 1952 از طرف نشریۀ سایتاندساوند به عنوان یکی از بهترین ده فیلمهای تاریخ سینماانتخاب شد.
روشناییهاى شهر در دوره اى ساخته میشود که سینما ناطق شده و دیگر به ندرت فیلمى صامت روى پرده میرود. چاپلین با پافشارى بر تهیه فیلم به صورت صامت، هم مخالفتش را با گویا شدن هنرى (سینماى صامت) که به اوج کمال خود رسیده بود ابراز میدارد و هم امکان جدیدى براى جولان هنر پانتومیم خود فراهم میاورد.
روشنایی های شهر یکی از بهترین فیلم های چارلی چاپلین که در ضمن آخرین فیلم صامت او نیز هست. فیلمی که به عنوان یکی از شاهکارهای سینمای صامت ارزیابی می شود. البته جلوه های صوتی نیز در فیلم وجود دارد. در صحنه آغازین فیلم، ولگرد کوچک، فیلم های ناطق را هجو می کند. در شهر، ولگرد (چاپلین) عاشق یک دختر نابینای گل فروش (شریل) می شود و برای معالجه دختر دنبال پول می گردد. فیلم به دلیل تلفیق یک درام احساساتی، عشقی افسرده و غمگین ، کمدی اسلپ استیک و نوعی پانتومیم همیشگی کمیک، مورد ستایش منتقدان قرار گرفته است. اما به رغم نبوغ چاپلین در بازیگری، در این فیلم هم ناتوانی او از پرورش و پرداخت یک داستان بلند آشکار است.
فیلم سرشار است از فداکاری در عین مظلومیتهای خاص قهرمان همیشگی فیلمهای چاپلین:خودش یعنی چارلی «ولگرد».این فیلم در دوره ای ساخته می شود که سینما ناطق شده و دیگر به ندرت فیلمی صامت روی پرده میرود.چاپلین با پافشاری بر تهیه فیلم به صورت صامت، هم مخالفتش را با گویا شدن سینمای صامت، هنری که به اوج کمال خود رسیده بود ابراز می دارد و هم امکان جدیدی برای ارائه هنر پانتومیم خود فراهم می آورد.این فیلم اولین فیلم او در دوران ناطق بوده که خودش آن را یک «کمدی رمانس در پانتومیم» می داند.زیباترین صحنه فیلم آنجاست که چارلی می کوشد برای انصراف میلیونر از خودکشی به زباییهای زندگی اشاره کند اما هرچه می گردد از این زیباییها اثری نمی یابد.
چارلی در این فیلم گرچه مثل معمول لباس پوشیده است، اما بیش از گذشته، خوش لباس شده است. ولگرد فیلم پسر بچه و زندگی سگی در این فیلم به کارمند دون پایه بیکاری تبدیل شده، شلوار کمتر گشاد است و نیم تنه او کمتر تنگ و یقه شکسته دارد. اما کروات جای خود را به گره پاپین آزاد و بیقیدی داده است. سبیلهای ماهوت پاک کنی کمی نوک تیزتر شده، اما صورت بیشتاب و بیقید سردتر و خشنتر و اندیشناکتر است. چارلی که از بالای نردبام اجتماعی به پایین کشیده شده با نوعی بیاعتنایی از کنار حوادث میگذرد.
روشنایی های شهر در باره انواع نابینایی های موجود در جامعه است. برای مثال چون دختر گلفروش قادر به دیدن ظاهر فقیرانه چارلی نیست او را می پذیرد – زیرا فکر می کند که این نوع سخاوت از طرف مردی باشد که حتما به رده ممتاز جامعه تعلق دارد. یکی از قسمتهای برجسته فیلم زمانی است که چارلی تلاش می کند از دست بوکسوری قوی هیکل که می خواهد برای پول مبارزه کند – بگریزد. این آخرین شاهکار سینمای صامت بود.
منابع: فیلمگاه. برای سینما