اوایل قرن بیستم در انگلستان.”آرتور وینسلو” در حالی که خود را برای مراسم نامزدی دخترش “کاترین” آماده می کند متوجه می شود که پسر 14 ساله اش “رونی” به دلیل دزدیدن 5 شیلینگ از آکادمی نیروی دریایی اخراج شده است.او از پسرش درباره حقیقت موضوع سوال می کند “رونی” ماجرا را تکذیب می کند...

داستان دختری به نام “رز” که مردی خوش قیافه به نام “نواک” را ملاقات میکند که در مزرعه آنها کار میکند و “رز” متوجه میشود که به دلایل مشکلات مالی خانواده اش مجبور به فروش آن مزرعه میشوند و میخواهند آن را به فرد ظالمی بفروشند.

دوست خجالتی (جی-هائه) در بیان احساساتش نسبت به پسری که دوست دارد دچار مشکل است به همین دلیل از او می خواهد به نام او ایمیلی ارسال کرده و همه چیز را توضیح دهد.در حالیکه پسر عاشق کلمات او می شود ...

داستان نوستالژیک و بلوغ خواهران دوقلوی همسان که تمام جنبه های زندگی خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند، تا اینکه روزی پسری وارد زندگی آنها می شود و پیوند قوی آنها را در معرض آزمایش قرار می دهد.

در سفری به آمریکای جنوبی، براد توسط یک دشمن مورد نفرین قرار می گیرد تا هرگز عشقی پیدا نکند. هر دختری که با او باشد به سمت تپه ها می دود. براد باید شمن را پیدا کند و او را وادار کند تا قبل از اینکه عشق واقعی او برای همیشه از بین برود، نفرین را برگرداند.

زوج مطلقه، ادریس و پاتریشیا که پس از بیش از یک دهه دوری از یکدیگر رو در رو می شوند، تصمیم می گیرند گذشته را دوباره مرور کنند و آن مسیر خیانتکارانه را با هم طی کنند و برای شروعی جدید ظاهر شوند.

وقتی سنت خانوادگی حکم می‌کند که برادر بزرگ‌ترش ابتدا باید ازدواج کند، نامزدی ناامید به خواهر یا برادر خجالتی و مجرد خود تغییر شکل می‌دهد.

دیوانگی زمانی رخ می دهد که یک "بازیکن" در دنیای روابط عاشقانه، دختری را پیدا می کند که حریف شایسته ای است، که معتقد است عشق یک نبرد عقل است.

داستان عشق پادشاه دوشیانتا و شاکونتالا، دختر حکیم ویشوامیترا و پوره مناکا. به دلیل نفرین یک حکیم، دوشیانت همه چیز را در مورد شکونتالا فراموش می کند تا اینکه سرنوشت دوباره آنها را گرد هم می آورد.

مراسم جشن سال گذشته پرنسس مارگرت به درام بزرگی پایان یافت. او جرأت نمی کند شبی که در بیمارستان بستری شد به کسی بگوید که چه اتفاقی افتاده است. ناگهان خانواده سلطنتی دانمارک قصد دارند از نروژ بازدید کنند و شاهزاده خانم مارگرت بالاخره با شاهزاده خوش تیپ دانمارکی که ماه ها با او چت می کرد ملاقات می کند. با شروع درام خانوادگی برای خانواده سلطنتی نروژ، او خود را بین مراقبت از خانواده، نشان دادن خود به عنوان یک شاهزاده خانم قوی و آسیب پذیر بودن در جستجوی عشق گم می کند.