آن هفده ساله به تازگی عاشق ساشا، محبوب ترین دختر دبیرستان دولتی خود در لس آنجلس شد. اما زمانی که آن به بهترین دوستش، کلیفتون - که همیشه او را دوست دارد - می گوید، او تمام تلاشش را می کند تا مانع شود.

جی جی که از دست دادن مادربزرگش غمگین است و به دنبال الهام گرفتن است، به سرنوشت تعطیلات غیرمنتظره ای برخورد می کند. با ملاقات هنریک، یک نروژی اهل برگن، ارتباط آنها عمیق تر می شود زمانی که او متوجه می شود که او یک مجسمه ترول از او دارد...

شاون که از یافتن همسر ناامید است، ویولت را ملاقات می‌کند و فکر می‌کند که او هم‌روح کامل اوست، اما اوتیسم دارد...

یک عاشقانه غیرمنتظره برای یک زن تک تیرانداز ارتش سرخ و یک افسر ارتش سفید رخ می دهد.

دنیس، یک بدنساز 38 ساله که با مادرش زندگی می کند، در جستجوی عشق به تایلند می رود.

در سال 1946، گروهی از اسرای جنگی آلمانی به اشتباه به یک اردوگاه زندان زنان شوروی فرستاده می شوند و باید به دستور پاولوف، فرمانده ظالمانه اردوگاه، با خصومت زندانیان و نگهبانان زن شوروی کنار بیایند.

پس از جدایی او از رایان، شایعه شده است که گلورن با هوی متال Hellboy ارتباط برقرار کرده است. رایان برای کشف حقیقت از دوستانش والو و فالکون کمک می گیرد.

جی نویسنده و مکس گوینده ورزشی زن از بدو تولد با هم دوست بودند. جی سردبیرش سامانتا را به مکس معرفی می‌کند و آن‌ها این کار را انجام می‌دهند. مکس از جی می‌خواهد تا قبل از عروسی، سم را اغوا کند تا او را امتحان کند.

تریسی، یک وبلاگ نویس مسافرتی، توسط گراهام به یک تعطیلات کریسمس در تختخواب و صبحانه کوچک خانواده اش دعوت می شود. این کشور با رقابت سختی از یک اقامتگاه هتل روبرو است که مهمانان را می دزدد و بقای خانواده را تهدید می کند.

عاشقانه بین وارث نسل دوم بی نقص اما خودشیفته و دستیار تواناش...