شخصی به طور تصادفی با یک فرد فراری غرق در توطئه ، برخورد می کند و باعث می شود که گرفتار فرار از دست پلیس و واقعه ای قریب الوقوع به نام وارونگی شود…

چند دوست ، زنی را کنار جاده سوار میکنند . بعد از بیدار شدن ، متوجه می شوند که شیشه دارویی در جمجمه آنها کار گذاشته شده است و ...

ناتان پرایس ( تیلور لاوتنر ) پسر جوانی است که مدتهاست احساس می کند در کالبد فرد دیگر در حال زندگی است و خودش نیست. این احساس زمانی رنگ حقیقت به خود می گیرد که وی با عکسی از دوران بچگی اش روبرو می شود و متوجه این موضوع تلخ می شود که خانواده واقعی او آن کسانی نبوده اند که وی تاکنون فکر می کرده. به همین دلیل ناتان شروع به یافتن خانواده واقعی خود می کند اما او به دلائل نامعلومی تحت تعقیب عده ایی مزدور سازمان یافته قرار می گیرد و...

کلی داگلاس آمریکایی به انگلیس میرود تا درباره مرگ برادرش که در هنگام یک عملیات در فرانسه اشغالی صورت گرفته تحقیق کند ، او با نجات یافته ها صحبت میکند و سعی در ردگیری قضیه دارد و ....

سیدنی ولز یک نوازنده ویولن در یک گروه مطرح است که در دوران کودکی طی یک حادثه تلخ هنگام بازی با خواهر بزرگترش کور شده است و در حال حاضر با وجود کوری زندگی کاملا مستقلی دارد تا اینکه یک اهدا کننده قرنیه برای او پیدا میشود و پیوند قرنیه به خوبی انجام میشود و سیدنی بینایی خود را دوباره به دست می آورد ولی خوشحالی او بعد از این اتقاق زیاد طول نمیکشد چشمهای اهدایی به او چیزی فراتر از یک چشم معمولی هستند و چیزهایی را میبینند که برای سیدنی قابل درک نیستند و همین امر باعث میشود که سیدنی به دنبال هویت اهدا کننده قرنیه خود برود که در ادامه متوجه میشود که ...

سال 2010 است و حتی حیوانات خانگی را به طور مرتب تکثیر می کنند. «آدام گیبسن» (شوارتسنگر) را به اتفاق دوستش، «هنک» (راپاپورت) یک شرکت حمل و نقل هوایی را می گرداند و خودش هدایت هلی کوپتری را به عهده دارد. اما یک شب از سر کار بر می گردد و مشابهی از خودش را در خانه می یابد …

مردی پس از اینکه همسرش در یک تصادف رانندگی کشته می شود،برای بازسازی زندگی دو دخترش آنها را به ایتالیا می برد.اما جنوا هر سه آنها را تغییر می دهد و...

در خارج از یک شهر کوهستانی که با تعداد بسیاری قتل و آدم ربایی دست و پنجه نرم میکند، "پل" یک نویسنده منزوی است که تلاش میکند به آرزوی شغلی اش برسد. پس برخورد اتفاقی با یک ولگرد به نام "جک"، "پل" به مکانی برای ماندن را به او پیشنهاد میکند و...

در اوایل قرن بیستم، "بانو آملیا" که یکی از ساکنان عجیب شهر میباشد، اقدام به فروش مشروب ذرت و توزیع دارو می کند. او سرپرستی پسر خواهر ناتنی خود را به بر عهده می گیرد. او پیشنهاد میکند آنها در زیرپله خانه بزرگشان یک کافه افتتاح کنند و...

آلیسون، آریا، اسپنسر، امیلی و هانا بهترین دوست‌های یکدیگر هستند تا زمانی که آلیسون به شکل مرموزی ناپدید و در نهایت جسدش یک سال پس از ناپدید شدنش در خانه قدیمی او پیدا می‌شود. در حین تحقیقات برای قتل آلیسون دخترها پیغام‌های تهدید آمیزی دریافت می‌کنند. در این پیغام‌ها شخصی با نام «ای» آنها را تهدید به فاش کردن رازهایشان می‌کند. شخصیتهای اصلی سریال به قرار زیر می باشند: "اشلی بنسون" در نقش هنا مارین: دختری احساساتی و از نظر عاطفی ضعیف. دختری چاق بود که آلیسون به او کمک کرد تا لاغر شود. او موقعی که اعصابش خراب می‌شد غذای بسیار زیادی می‌خورد و همین باعث می‌شد که چاق شود. پس از لاغرشدن چهرهٔ زیبایی پیدا می‌کند و خوش تیپ می‌شود. "تروین بلیساریو" در نقش اسپنسر هیستینگ: دختری با هوش که عضو تیم هاکی مدرسه است و تنیس نیز بازی می‌کند. از خواهر بزرگ ترش (ملیسا) متنفر است. "لوسی هیل" در نقش آریا منتگمری: بهترین دوست آلیسون، پس از مرگ آلیسون برای پیدا کردن قاتل او بسیار تلاش می‌کند. "شای میتچل" در نقش امیلی فیلدز: دختر شناگر و ورزشکار گروه. "ساشا پیترس" در نقش آلیسون: دختر بسیار زیبا، درسخوان و زرنگ، بسیار باهوش و عاقل. رهبر گروه است و خواسته‌هایش را به اآنان دقیقاً دیکته می‌کند. در مدرسه بسیار سرشناس است. موضوع سریال مرگ وی و تلاش برای پیدا کردن قاتل اوست.