گروهی با باورهای ماورایی و الهی، متوجه میشوند که اعتقاداتشان رنگ واقعیت به خود می گیرد و...

«ورونیکا» (ژاکوب) به کراکوف می آید و در مدرسه ی موسیقی به تحصیل آواز می پردازد، اما پس از مدتی بیمار می شود و در نخستین اجرای عمومی اش روی صحنه می میرد. در همین زمان در پاریس، «ورونیک» (ژاکوب) آرزوهایش را برای بدل شدن به یک خواننده ی حرفه ای کنار می گذارد تا معلم مدرسه شود و در ضمن گویی با نوعی تله پاتی وجود همزادش را حس می کند…

جوانی به شکلی اتفاقی و وحشیانه توسط راننده تاکسی ای به قتل می رسد. "پیوتر" که جدیداً مدرک وکالتش را دریافت نموده قبول می کند تا از "جاسک" دفاع کند در حالی که هیچ مدرکی دال بر بیگناهی وی وجود ندارد و در نهایت او محکوم به اعدام می شود و ...

"تومک" جوان نوزده ساله تنهایی اش را با مشاهده کردن همسایه خود "مگدا" توسط یک دوربین دوچشمی پر می کند. وی یک هنرمند در آستانه سی سالگی است و به نظر همه چیز در زندگی اش دارد. اما وقتی آن دو همدیگر را ملاقات می نمایند متوجه می شوند که بین آن ها نقاط مشترک زیادی وجود دارد و ...

مردی به نام "جرزی" وارد قطاری به مقصد بالتیک می شود.به نظر می رسد او در حال فرار از چیزی است.او مجبور است مکان خواب خود را با زنی که او نیز به نظر می رسد در حال فرار است قسمت کند.در نهایت مشخص می شود پلیس در جستجوی یک قاتل است و...

با شروع این کار از پیرامون آدمها دل کندم و آمدم به درون آدم ها.” سریال “10 فرمان”، مجموعه ای 10 قسمتی (هر قسمت 50 دقیقه) است که در سال 1989 ساخته شده است. این سریال جدای از نقل تاریخی ده فرمان حضرت موسی بوده و وجه تسمیه آن برگرفته از ده دستور آن پیامبر است که به صورت امروزی درآمدهاند و به بازتاب آن فرامین در زندگی روزمره پرداخته است.

"ویتک" (لیندا) قطاری را تعقیب می کند. سه دیدگاه متفاوت نشان می دهد که به چه شکل یک اتفاق ظاهراً پیش پا افتاده زندگی وی را تحت تاثیر قرار می دهد ...

پس از شیوع یک بیماری عصبی همه‌گیر در جهان، کسانی که از این بیماری در امان مانده اند باید با دنیا و انسانهای روبرو شوند که هیچ حافظه ای ندارند...

در دره‌ ای دورافتاده در کشور "ایسلند"، دو برادر که تقریباً 40 سال است با هم صحبت نکرده اند درنهایت مجبور می شوند برای نجات گوسفندهایشان که بسیار برایشان عزیزند، با هم متحد شوند و ...

لوسی، دختری 17 ساله که امید دارد یک جادوگر تمام عیار بشود، یک روز به پسری بنام ناتسو بر می خورد که عضو یک گروه جادوگری بنام فری تیل (Fairy Tail) هست.