پسری جوان توصیه های مادر خود را فراموش میکند و پا در راه جرم و جنایت میگذارد.

پسری بنام " کازوهیکو " شغلی بعنوان نظافتچی در یک حمام پیدا میکند و او بزودی متوجه میشود که این حمام مکانی برای کشتن افراد است .

تودی " بعد از یک جدائی سخت با نامزدش سعی دارد همه چیز را فراموش کند و بعد از آن با اوک آشنا شده و با هم به یک سفر مجردی میروند ...

کیزو مردی است که بعد از 5 سال به شهر زادگاهش بازمیگردد و سعی دارد عشق قدیمی خود را پیدا کند ...

یک دختر قصد دارد با نامزد سابق خود دیدار کند اما رازی تاریک در انتظار اوست...

یک مرد که اغلب زندگی اش در حال تلاش کردن بی‌فایده بوده ، تا از زیر سلطه‌ی مادرش خارج شود، متوجه می‌شود که ازدواج کردن چاره‌ی کارش نیست. همسر اولش خسته کننده و رسمی است و همسر دومش نیز...

در یک سالن ماساژ، پای سربازی با یک سنجاق مو زخمی می‌شود. او صاحب این سنجاق را پیدا می‌کند و شیفته او می‌شود.

نویسنده ای که برای به پایان رساندن داستان خود مقابل بسیاری از مشکلات می ایستد...

چیکاوا زنی است که همسرش کوریا را ترک میکند چون او مردی تابع مقررات و روابط اجتماعی است و ....

به یک ماشین حمل زندانیان حمله میشود و دو تن از محکومین کشته میشوند و وقتی نگهبان محافظ از کار معلق میشود ... خود تصمیم میگیرد قاتلین را پیدا کند ....