ماجرای مردی که بعد از ده سال حضور در جنگ قصد دارد به خانه بازگردد ...

داستان مردی بنام ارنست همینگوی که هنرمندی بی نظیر است و تمام عمرش برای او مانند تعطیلات گذشته ....

آریزونا، سال 1870. «لینک» (برانسن) و «گاچ» (دلون) به قطاری دستبرد می زنند، ولی «گاچ» خیانت می کند و با پول ها می گریزد. «گاچ» همچنین شمشیر زرکوبی را که هدیه ی امپراتور ژاپن به رئیس جمهورامریکا بوده، دزدیده و حالا یک سامورایی به نام «کورودا» (میفونه) با «لینک» هم راه می شود تا «گاچ» را پیدا کنند...

"روکو" (دلون) و چهار برادرش که جدیدا وارد میلان شده اند، در جستجوی راه و روش جدیدی در زندگیشان هستند تا اینکه یک زن وارد زندگی آنان شده و بین وی و برادرش "سیمونه" (سالواتوری) قرار می گیرد ...

کامیلا دختر کوچکی است که به اختلال کلیوی مبتلا است. قبل از اینکه بتواند معالجه بعدی خود را دریافت کند ، ربوده می شود. گانگسترها قصد دارند پدر ثروتمند او را باج گیری کنند.

ارنستو (فدریکو روسو) نوجوانی است که در جستجوی خود در خیابان های رم سرگردان است. فصل به فصل ، زمان می گذرد و مردم فقط ناپدید می شوند اما او به زندگی خود ادامه می دهد ...

در این کمدی ظالمانه ، گروهی از سالمندان دبیرستان بین عشق های قدیمی و پروازهای جدید در سواحل یک شهر زیبا ایتالیا دست و پنجه نرم می کنند.

داستان فردی که همراه پسرانش شیفته خدمتکار خانه میشوند و ...

"آدریانا" زنی جوان است که از حومه ایتالیا به رم نقل مکان می کند تا وارد دنیای افراد مشهور و ثروتمند شود...