در یک شهر باستانی در دهلی ، یک آمریکایی که در هند متولد شده است ، زمانی که درباره خودش و ریشه‌اش می‌فهمد ، درگیر یک سفر درونی غیرمنتظره می‌شود ...

آرولموژی وارمان به سفر خود ادامه می دهد تا راجاراجا اول، بزرگترین فرمانروای امپراتوری تاریخی چولا در جنوب هند شود.

یک راننده اتوریکشا از جانبازان سرسخت لرد ویناگار است. در حالی که او فردی به شدت مذهبی است و در زندگی روزمره خود بی وجدان است . یک روز متوجه می شود که دیگر نمی تواند خدای مورد علاقه اش را ببیند.

زندگی روزنامه نگار چرخشی 360 درجه بخود میگیرد و او را به فردی دیگر تبدیل می‌کند. آیا او مبارزه خواهد کرد یا این تغییر را خواهد پذیرفت؟

داستان در جریان تجزیه هند در سال 1947 اتفاق می افتد، یک راننده کامیون عاشق یک دختر مسلمان متعلق به یک خانواده اشرافی می شود.

یک متخصص رباتیک نرم و لطیف پس از اینکه یک رابطه پرشور ناگهانی تغییر می کند، به یک توطئه جنایتکارانه می پیوندد، اما هیچ چیز حتی مرگ آن چیزی نیست که به نظر می رسد.

توطئه که به عنوان یک کنشگر اجتماعی-سیاسی تبلیغ می شود، حول محور یک اصلاح طلب میانسال است که به اصلاح طلبان اجتماعی تبدیل شده است و مبارزه ای را علیه اداره اوقاف به دلیل سوء استفاده از بودجه و کمک های مالی معبد آغاز می کند.

پرم و نیشا در عروسی خواهر و برادر بزرگترشان با هم آشنا می شوند و عاشق هم می شوند، اما برنامه های آنها برای با هم بودن با مرگ خواهر نیشا به خطر می افتد...

ویجی راجندران یک مرد خوش شانس است. وقتی پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا می‌شود، اوضاع تغییر می‌کند و او به مدیریت امپراتوری تجاری‌اش واگذار می‌شود.

وکیل جوان راویندرا احمقی است که به نظر نمی رسد کسی او را جدی بگیرد. اما چیزهای بیشتری برای او در زیر سطح وجود دارد.