داستان فردی به نام خاویر لومبارد که از زادگاهش پاریس تبعید شده است. حال بهترین دوست او ناتالی می باشد، دختری بانفوذ و رده بالا.

گروهی از فرانسوی های معمولی از یک جنگ هسته ای جان سالم به در بردند و خود را در برابر آنچه از تمدن باقی مانده بود دیدند...

سیلو، دختری که معتقد است با دیدن مرگ دو معشوقه اش در شرایط غم انگیز، نفرین شده است، در شهر کارکاسون در جنوب فرانسه با سرپرست فرزندخواندش آقای تولزاک زندگی می کند...

روزی که ژان گابین می میرد، یک آدم ربا که جواهراتی را که از کارتیه به سرقت رفته بود نیز می برد، همسر سایمون ورینی را به قتل می رساند...

یک آشپز فرانسوی زمانی که متوجه می شود دختر او به همراه داماد و 2 نوه اش طی حمله ای وحشیانه به قتل رسیده اند، به استخدام باندی مافیایی در می آید تا بتواند قاتل ها را پیدا کند...

فیلم درباره حماسه‌ای از انجیل از کتابِ "اعمال" و رساله "پال" می‌باشد که شامل روی آوردن پادشاه تارسوس به مسیحیت است که امروز به عنوان پال شناخته میشود. پس از دریافت بشارت مسیح توسط پال، روبن یکی از یهودیان سودای قتل او را در سر دارد...

در قرن 19 فرانسه، دختری با دکتری بی‌روح و سرد ازدواج می‌کند. برای فرار از بی‌حوصلگی، او تلاش می‌کند که خود را عاشق کند.

ادواردو نوازنده ی پیانوئی است که با کارولین ازدواج می کند. او به همراه همسر خود با خانه ی عموی مغرور کارولین یعنی کلاود دعوت می شوند.

کانگ به تنهایی در یک خانه بزرگ زندگی می کند ، نون در یک آپارتمان کوچک در شهر. آنها ملاقات می کنند و سپس از هم جدا می شوند ، روزهایشان مانند گذشته جریان می یابد...

در سال 1963، "آنه" به دوران نوجوانی خود می رسد. او در پاریس به همراه مادر و خواهر بزرگتر خود ، "فردریک" زندگی می کند. آنها به تازگی از تعطیلات تابستانی در ساحل به همراه پدر خود بازگشته اند. فصل مدرسه از راه رسیده و برای "فردریک" اولین سال عاشق شدن و فعالیتهای دیگر است ...