سه داستان در الجزایر امروز تنظیم شده است. در الجزایر ، موراد ، یک توسعه دهنده دارایی ثروتمند است و کم و بیش از قرعه کشی خود راضی است اما او نمی داند چگونه کسانی را که به او نزدیک هستند خوشحال کند. لیلا ، همسر سابق گیج او ؛ راش ، همسر دوم ناامید او ؛ ناکیم ، پسر ناامید او. جابیل ، رئیس موراد ، پذیرفته است که آیشا و پدرش را از الجزایر به بیسکو سوق دهند و در آنجا زن جوان قرار است با شهروندی ازدواج کند. اکنون اتفاق می افتد که جابیل عاشق آیشا است. در Sétif ، Dahman ، یک متخصص مغز و اعصاب ، امیدوار است که در نهایت با Radia ازدواج کند. اما به نظر می رسد تبلیغی که او انتظار دارد برای همیشه کنار گذاشته شود. او وقتی زن او را به جرم جدی متهم می کند ، دچار مشکل مضاعف می شود.

فابریس بدون کارت وفاداری فروشگاهش به سوپرمارکت رفت. این رفتار نادرست جدی او را مجبور می کند که مخفی شود، زیرا پلیس و رسانه ها او را تعقیب می کنند.

برای بدست آوردن حمایت سلطنتی از یک پروژه زهکشی مورد نیاز ، یک ارباب فقیر فرانسوی باید یاد بگیرد که در دادگاه ورسای بازی های ظریف هوش را انجام دهد.

چیزی که قرار بود یک شب آرام نگهداری از بچه ها باشد، پس از رسیدن چند نفر از دوستان پرستار بچه، به یک آشفتگی کامل تبدیل می شود.

فیلم در سفری از سویا به لینارس شروع می شود، جایی که مانولت برای دیدن مادرش در کوردوبا توقف می کند. او بخش هایی از زندگی خود را به یاد خواهد آورد.

در دهکده ای در کشور هلند، مادری مصمم و قوی به زندگی و دوران گذشته اش نگاهی می اندازد. نسل ها ، خانواده و دوستان که دور میز او جمع می شدند و با هم عبور و گذر زمان را تجربه می کردند ...

داستان تکان دهنده پنج دوست که از کودکی تا نوجوانی با هم رشد می کنند.

نیل و آلیس بنت هسته اصلی خانواده‌ای ثروتمند هستند که در تعطیلات در مکزیک به سر می‌برند تا اینکه یک اتفاق سفر آنها را کوتاه می‌کند. وقتی یکی از بستگان نظم خانواده را به هم می زند...

مردی به دنبال خواننده ای است که آهنگش را اخیرا گوش داده . اما چیزهای بیشتری عایدش می شود.

این فیلم چهار اپیزودی است و هر اپیزود را یک کارگردان ساخته است. اما اپیزود پازولینی با نام La Ricotta (پنیر بی نمک) باعث شد این فیلم از سوی دولت توقیف شود و پس از حذف صحنه هایی از اپیزود "پنیر بی نمک" ، فیلم با نامی دیگر اجازه نمایش گرفت...