داستان فیلم در سال 1818 در لندن اتفاق می افتد.جایی که جان کیت شاعر جوان انگلیسی عاشق دخترک همسایه ی منزلش فانی براون می شود. این دو روز به روز بر شدت علاقه اشان بر یکدیگر افزوده می شود .اما مشکلاتی نیز در این بین وجود دارد و آن بیماری لاعلاجی است که شاعر جوان به آن مبتلا است و درمانی ندارد و به زودی خواهد مرد. این بیماری موجب می شود تا خانواده ی دخترک نگران آینده ی دخترشان باشند و از او می خواهند که به عشقش با جان خاتمه دهد اما رابطه ی بین این دو بسیار عمیق است...

کنسرت گروه استرالیایی AC/DC در پاریس ، سال 1980 .

"سپید دندان" سگی از نژاد گرگ ها می باشد که می خواهد جلوی "اسمیت" را بگیرد او ادعای مالکیت یک معدن طلا که اخیراً کشف شده است را دارد ...

پس از پیدا شدن اعضای بدن یک انسان که درون بدن یک گاو جاسازی شده اند، پرونده قتلی مرموز در شهری شمالی در فرانسه بازگشایی می شود...

در سال 2047، مردم بیشتر وقت خود را در فضای مجازی سپری میکنند. اما زمانی که تروریست ها تهدید میکنند که فضای مجازی را از کار خواهند انداخت، یک دورگه‌ی انتقام‌جو استخدام میشود تا قبل از اینکه تروریست ها به هدفشان برسند، آنها را از پا در آورد…

فیلمساز الیا سلیمان به شهرهای مختلف سفر می کند و به موازات وطن خود فلسطین ، موازی غیرمنتظره می یابد...

ایلیاس آپوستولو ، یک جوان جوان فرسوده که دوران سختی را زیر دیکتاتوری سپری کرده است ، در سال 1971 کاستوریا را ترک کرد تا به فرانسه مهاجرت کند ، جایی که او امیدوار است به یکی از اقوام دور افتاده خود یعنی Gerassimos بپیوندد...

"میشل" و "ماری" دو خواهر یتیم، مدتی به عنوان خدمتکار برای یک خانواده کار می کنند ...

"کاترینا" یک زن یونانی فقیر است که سعی می کند تا ازدواج فرزند پسر چوپانش، "تانوس"، با "دسپینا"، دختر یک صاحب زمین ثروتمند را ترتیب دهد ...

یک پسر 16 ساله به خانهِ همکلاسی کلاس ادبیاتش می‌رود و مقاله‌ای درباره‌ی او برای معلم زبان فرانسه‌اش می‌نویسد.