دریسکلز را دنبال می کند، یک خانواده معمولی که در بین جنگ قدرت گرفتار شده و آنها را مجبور می کند کشوری را که خانه می نامند را ترک کنند...

سریال در سال 1957 اتفاق می افتد... در مورد زنی به نام "جنی لی" هست که بعنوان پرستار یا قابله (ماما) در شرق لندن به دنبال کار میگردد...او که انتظار مواجهه با یک بیمارستان را دارد به ناگاه با یک درمانگاه مذهبی مواجه میشود ...جایی که باید در کنار دیگر پرستاران و راهبه ها زندگی کند آنهم در شرایطی ناخوشایند... جنی لی کم کم راه و رسم بدنیا آوردن بچه (قابلگی) را می آموزد و متوجه شجاعت مادران در جریان تولد یک نوزاد میشود...

دومینو را دنبال می‌کند، که یک جادوگر جوان قدرتمند است که نیازش به تغذیه از انرژی دیگران را تسخیر کرده است...

لوک فیتزویلیام را دنبال می کند، زیرا پس از ملاقات با خانم پینکرتون در قطاری که به لندن می رود، خود را در مسیر یک قاتل زنجیره ای می بیند. حالا فیتزویلیام باید قاتل را قبل از ریختن خون بیشتری پیدا کند.

مردی توسط یک کامیون تانک بزرگ تعقیب می شود که سعی می کند او را از جاده خارج کند. او در بیمارستان بیدار می شود، آسیب دیده، اما به نوعی زنده است...

ناپدید شدن اسرارآمیز یک ماهیگیر ماهیگیری اسکاتلندی و کشته شدن در کشتی زیر دریایی هسته ای Trident پلیس را با نیروهای امنیتی نیروی دریایی و بریتانیا درگیر می کند.

مناظر شگفت انگیز، شگفت انگیزترین مبارزات حیوانات در سیاره ما، از بلندترین کوه ها تا عمیق ترین اقیانوس ها، از تاریک ترین غارها تا داغ ترین بیابان ها را با فناوری جدید کشف کنید.

دو غریبه سرسخت با محموله ای کوکائین در یک قایق غرق شده برخورد می کنند. پس از توافق برای فروش آن و تقسیم پول، آنها با پلیس، قاتل های نقابدار و یک گانگستر کت و شلوار تیزی معروف به "خیاط" درگیر می شوند.

اریک یک افسر زندان است که سعی می کند از کسانی که مسئولش هستند محافظت کند. هنگامی که یکی از خطرناک ترین زندانیان ضعف خود را شناسایی می کند، اریک با انتخابی غیرممکن بین اصول خود و عشق به خانواده اش روبرو می شود...

گروهی از ارواح ناآرام سر تصاحب یک خانه حومه شهری ستیز دارند...