داستان فیلم درباره ملکه ای واقعی و تاریخی را نمایش میدهد که با رهبری و سختی فراوان ارتش خود را بر علیه شرق هند در سال 1857 انجام داد که...

گروهی سرباز بوسنیایی شبانه در قلمرو صرب ها درحال پیش روی اند که ناگهان با دمیدن روز کاملا درمعرض دید سربازان دشمن قرار می گیرند. نیروهای صرب به طرف شان شلیک می کنند و دیری نمی گذرد که فقط «چیکی» (دیوریچ) با شیرجه رفتن در سنگری در منطقه ی حایل بین دو جبهه ی متخاصم، زنده می ماند...

جنوب فرانسه، سال 1832. «آنجلو پاردی» (مارتینز)، مبارز ایتالیایی، به فرانسه می رود تا برای هم قطارانش که در جبهه ی مبارزه بر ضد اتریشی های اشغال گر می جنگند، اسلحه تهیه کند. او در جریان انتقال این سلاح ها به ایتالیا، با «پولین» (بینوش) برخورد می کند؛ زنی آریستوکرات که در پی همسرش می گردد...

یک شاعر با استعداد که به دلیل ادبیات ضد شوروی خود از اتحادیه نویسندگان شوروی لیتوانی اخراج شده بود توسط NKVD استخدام می شود تا با پارتیزان ها ارتباط برقرار کند. در عوض به او وعده بازگشت به نخبگان شوروی داده می شود ...

در بحبوحه تهاجم روز D، به گروهی از سربازان آمریکایی دستور داده می شود تا یکی از اعضای مقاومت فرانسه را به پشت خطوط دشمن قاچاق کنند تا یک هدف با ارزش نازی ها را ترور کنند.

از نگاه یک «مستند» بریتانیایی؛ این فیلم نگاهی طنزآمیز و گاهی ترسناک به تاریخ آمریکا دارد و به این می‌پردازد که اگر در جنگ داخلی آمریکا "جنوب" پیروز می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

یک خلبان بریتانیایی دوران جنگ (نیون) که مرگ را فریب داده می بایست پیش از دادگاه الهی برای زندگی خود مبارزه کند ...

سال 1573. در جنگ بر سر کیوتو، «شینگن تاکه دا» (ناکادایی)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست یک تیرانداز کمین کرده، زخم مهلکی برمی دارد و به برادرش «نابوکادو» (یامازاکی) دستور می دهد تا سه سال مرگ او را مخفی نگاه دارد. «نابوکادو» یک دزد عفوخورده (ناکادایی) را مجبور به ایفای نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» می کند.

داستان تلاش های بیهوده ژنرال رومئو دالایر برای جلوگیری از نسل کشی رواندایی‌ها، علیرغم بی‌تفاوتی کامل از جانب مافوق هایش...

گروه کوچکی از کماندوهای بریتانیایی پس از یورش در نرماندی ارتباطشان با همرزمان خود قطع می شود و...