«سِر ادوارد ماترسن» ، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری می‌خواند ، تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیس‌جمهور یک کشور آفریقائی را ، از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند ...

یک گروه تروریستی که اصل عملکرد آن ها بر روی اینترنت است وارد به مرکزکنترل کل شهر آمریکا شده و به نوعی تمام تلوزیون آب و برق و گاز ومخابراتآن شهر را تحت کنترل خود در می آورد و دیگر هرگونه عکس العمل را ازدیگران سلب می کند چرا که کنترل همه چی دراختیار آنها است ! افسر پلیس جانمکلین (بروس ویلیس) به همراه هکر جوانی (جاستین لانگ) سعی در نفوذ در اینگروه و جلوگیری از خراب کاری های این گروهست ...

سیمون (جرمی آیرنز) مردی دیوانه سرتاسر نیویرک را بمب گذاشته و با طرح معماهایی، جان مکلین (بروس ویلیس) را به سوی بمب ها راهنمایی می کند و در همین حال نقشه سرقت شمشهای طلای یک بانک را دارد. در این بین زئوس(ساموئل ال جکسون) فروشنده سیاهپوستی از هارلم که ناخواسته درگیر ماجراشده است، با او همراه می شود...

افسر پلیس جان مکلین (بروس ویلیس) برای استقبال همسرش به فرودگاه میرود، ولی در آنجا متوجه میشود که یک گروه تروریستی در پی اشغال فرودگاه و هواپیما ربایی هستند. او با آنها درگیر شده و سرانجام با کمک پلیس موفقبه خنثی ساختن عملیات آنها میشود ...

در "کی‌لارگو" فلوریدا چند تبهکار به سرکردگی "جانی روک" (رابینسن)، صاحب یک هتل، عروس بیوه اش، و یک افسر قدیمی ارتش را به گروگان می‌ گیرند و در عوض آزادی آنان، قایقی می خواهند تا به‌ کمک آن به کوبا بروند ...

دو بوکسر که در حال شهرت یافتن هستند،‌ درگیر یک پروژه پول شویی برای یک گروه خلافکار سطح پایین می شوند و …

سرهنگ «جان هنری پاترسن» (کیلمر) برای احداث خط آهن به آفریقا می رود. با پیدا شدن یک شیر آدم خوار، کار به مشکل بر می خورد، اما «پاترسن» تله ای برای شیر می گذارد و او را می کشد. دو ماه بعد روند ساختن پل به خوبی پیش می رود. اما سر و کله ی دو شیر درنده ی دیگر که بسیار خطرناک هستند، پیدا می شود. بومیان معتقدند که این دو شیر روح دو هیولا هستند...

داستان فیلم در مورد زنی می باشد که متوجه میشود برادر دوقلوی نامزد دخترش از تیمارستان فرار کرده و به دنبال عملی کردن نقشه ی انتقام خود است …

« گاى » ( گرینجر ) ، قهرمان تنیس ، در قطار با مردى به نام « برونو » ( واکر ) آشنا مى ‏شود که پیشنهاد عجیبى به او مى ‏دهد : « برونو » همسر « گاى » را بکشد و « گاى » هم در عوض پدر « برونو » را بکشد ...

«جان کلاین» (گیر)، خبرنگاری است خوش آتیه که به واسطه ی مرگ همسر محبوبش، «مری» (مسینگ) در تصادف اتومبیل خرد و درهم شکسته است. «مری» درست پیش از تصادف تصویری تکان دهنده از موجودی شبیه شاهپرک را دیده بوده...