داستان بر اساس زندگی واقعی زندگی "مری گریفیت" می باشد که پسرش به دلیل تعصبات مذهبی او بدست به خود کشی زده...

زن جوانی به نام "جوئی" فکر میکند با پیوستن به ارتش میتواند مسیر زندگی اش را پیدا کند، تا اینکه یک روز عاشق شخصی به نام "راینا" می شود ...

زمانش رسیده که نامزد "مالی" برای تولدش جشن بگیرد و او را نیز دعوت کند، او پس از دیدار با نامزدش شغل جدیدی نیز پیدا می کند که باعث می شود زندگی اش عوض شود ...

یک نویسنده بتازگی از طریق خانواده اش با زنی آشنا و شیفته اش می شود و ...

مرد جوانی که از بیماری خاص رنج میبرد دنبال علت ناپدید شدن پدرش است علی رغم اینکه مادرش با خواست خودش سالها پیش خانواده را ترک کرده

ون وایلدر قهرمان داستان ماست که قرار است در کالج یک جدید که به آن وارد شده است تحصیل کرده و ماجراهایی را تجربه کند...

«بن استون» (راگن) و «آلیس اسکات» (هایگل) در کلوب شبانه ای با هم آشنا می شوند. هشت هفته ی بعد «آلیسن» باخبر می شود که باردار است و این خبر زندگی «بن» را کاملا متحول میکند...

مولی و کارل زوج جوان و خوشبختی هستند که بتازگی با هم ازدواج کرده اند و پس از ماه عسل به خانه شان باز می گردند. کارل پس از بازگشت بلافاصله متوجه می شود یکی از دوستان صمیمی اش به اسم رندی دوپری اخیراً شغل، خانه و اتومبیل اش را از دست داده است. کارل بدون اینکه با مولی مشورت کند به رندی پیشنهاد می دهد که موقتاً در خانه آنها اقامت کند...

ژاپن، دهه ی 1930. «چیو» ی نه ساله و خواهرش، «ساتسو» (فترمن) را به زور از خانه ی روستایی شان دور می کنند. «چیو» به یک گیشاخانه در منطقه ی گیون کیوتو فروخته می شود و «ساتسو» به یک خانه ی بدنام. چند سال می گذرد و «چیو» راه و رسم گیشایی را می آموزد، نام گیشایی «سایوری» (زی یی) را برای خود انتخاب می کند و بلافاصله کارش می گیرد...

«کیت» (رایان)، دختر امریکایی، باخبر می شود که نامزدش، «چارلی» (هاتن) در سفری تجاری به پاریس دل باخته ی یک دختر فرانسوی شده است. بنابراین او خود را به پاریس می رساند تا نامزدش را دوباره به دست بیاورد. اما در عوض با یک دزد فرانسوی به نام «لوک» (کلاین) آشنا و آرام آرام به او علاقه مند می شود...