زمانی که یک دیوار ،بصورت ناگهانی اطراف حومه شهر را می پوشاند، زنی ناخواسته ارتباطش را با همه انسانها از دست می دهد. به همراه سگ وفادارش "لینکس" او در دنیایی که بویی از تمدن نبرده و توسط قانون طبیعت اداره می شود گیر می افتد...

داستان در مورد یک جوان جنایتکار می باشد که در یک خانواده ثروتمند بزرگ شده است و همیشه با رشوه دادن راه خود را باز میکند ، اما این بار یک کارآگاه جسور سد راه او شده است…

داستان دو شهروند سوئیسی به نام های دانیلا ویدمر و دیوید اوچ که در جولای 2011 توسط طالبان در پاکستان ربوده شدند و پس از هشت ماه اسارت موفق به فرار شدند.

"شوگر ری"مورد حمله ی یک خلافکار قرار می گیرد و "کوییک" به او کمک می کند. "شوگر" به نشانه ی قدرشناسی، "کوییک" را به فرزند خواندگی قبول میکند. بیست سال بعد، "شوگر" با کمک "کوییک" ، در محله ی هارلم یک کلوب شبانه را اداره می کند، که اتفاقا بسیار سودآور است...

اوت 1944. در حالی که هشتمین نیروی هوایی آمریکا آماده حمله بر فراز آلمان نازی است، اطلاعات بریتانیا متوجه می شود که آنها می توانند در یک تله مرگبار پرواز کنند.

دو بهترین دوست در حال فیلمبرداری کمدی در مورد انتقام گرفتن از قلدرها در دبیرستانشان هستند. یکی از آنها شوخی نمی کند.

داستان هانا هولت و جاش وایت که به تازگی یکدیگر را در پارک ملاقات کرده اند.

در سال 1950، در بحبوحه ویرانی های جنگ کره، گروهبان سلیمان به طور تصادفی با یک دختر کوچک نیمه یخ زده برخورد می کند، بدون پدر و مادر و هیچ کمکی در چشم نیست. این دختر بچه دیوانه، ترسیده و در آستانه مرگ، قلب سول را تسخیر می کند...

یک سرباز تلاش می کند برای شصت و نه نفر از همرزمانش که در جنگ داخلی چین کشته شده اند افتخار و احترام کسب کند...

زن جوانی پس از مرگ شوهر سابقش به یک تعطیلات انفرادی به حومه شهر انگلستان می رود.