مادری که پس از فاجعه ای بزرگ به دنبال پسر گمشده اش می گردد، متوجه می شود که مرده و حالا در قلمروی ارواح سرگردان گرفتار شده است و...

در شب 29 دسامبر، کارآگاه یوجی کودو برای دیدن مادرش که با وضعیت جسمی وخیم در بیمارستان بستری است، ماشین خود را می‌راند. او یک تماس تلفنی از رئیس پلیس ایستگاه دریافت می کند که از او در مورد مشارکت او در ...

یو کاتایاما مرد جوانی است که در روستای دورافتاده اما زیبای کامونمورا زندگی می کند. او از کودکی در آنجا زندگی می کند و به دلیل حادثه ای در گذشته قادر به ترک آنجا نیست. یو برای پرداخت بدهی مادرش در زباله دانی کار می کند...

پدر کنجی یاماموتو بر اثر مصرف یک داروی محرک درگذشت. زندگی او در ناامیدی فرو رفت. کنجی سپس به یک سندیکای جنایی پیوست. در آنجا با رئیس باند هیروشی شیباساکی آشنا می شود. هیروشی با کنجی تماس می گیرد و آنها دوباره ...

یک زن جوان روزنامه نگار چینی به این نتیجه میرسد که کار روزنامه نگاران فقط همکاری و سرپوشی بر جرم و جنایات دولتی است و سعی دارد کاری در این زمینه انجام دهد .

داستان هفت جوان در مئباشی و توکیو اتفاق می افتد. برخی در شهر خود زندگی می کنند و برخی دیگر برای رویا به توکیو می روند...

داستان روزنامه‌نگاری که به عنوان فرد مغرور رسانه‌های خبری شناخته می‌شود، در این سریال اقتباسی از فیلم موفقی به همین نام، حقیقت را جویا شده و‌ به تصویر می کشد.

یک نویسنده ناامید 5 زن مرموز را به خانه اش می آورد که همه به ظاهر دعوت شده اند و همه باید قوانین سختگیرانه ای را رعایت کنند، همه آنها یک میلیون ین به عنوان اجاره بها به او می پردازند. چه کسی مسئول دعوت هاست؟

ماتسوری تاکابایاشی بیست ساله متوجه می شود که به دلیل یک بیماری صعب العلاج تنها ده سال از زندگی اش باقی مانده است. او تصمیم می گیرد که به زندگی اش فکر نکند و عاشق نشود، اما در یک جلسه مدرسه با کازوتو مانابه آشنا می شود.

پدر کوجی آکاشی خودکشی کرد. پدرش یک افشاگر بود که یک شرکت بزرگ را درگیر می کرد. خانواده کوجی اکنون با نابودی روبرو هستند. کنیچی کیتامورا در یک پرورشگاه کار می کند. او به کوجی نزدیک می شود. کنیچی برای محافظت از کودکان هیچ کاری نمی کند