در روزهای منتهی به انتخابات شهرداری، یک شهر کوچک با یک سری قتل های شوم تکان می خورد...

در سال 1987، گروهی از مشاوران در آخرین شب اردوی تابستانی به طور تصادفی شیطانی چند دهه ای را از بین می برند.

داستان گروهی از جوانان که آخر هفته را در خانه یکی از دوستانشان در کنار دریاچه می گذرانند. این گروه که توسط کلانتر محلی ملحق می شود، با یک محکوم فراری، رئیس بومی آمریکا، یک قاتل نقابدار به نام دیمون مواجه می شود.

اختلاط برنامه ریزی شده در Airbnb چهار بیست و یک چیز را با هم جمع می کند ، هر کدام در آبهای آزاد از مکان ، چگونگی و با کسی که قرار است باشد حرکت می کنند.

وقتی سِث نامه ای مرموز دریافت می کند که دعوتش می کند تا آخر هفته را در یک عمارت خصوصی در روستایی بگذراند، خیلی سریع متوجه می شود افراد آن خانه شاید او را بهتر از خودش بشناسند...

گاز گرفته توسط یک خفاش خشمگین ، یک مجری رادیو در اواخر شب ، همکاران خود را وحشت زده می کند ، زیرا او آرام آرام به خون آشام تبدیل می شود...

دوقلوهای برادر یک شب جهنمی را در مسافرخانه ای دورافتاده می گذرانند که پدرشان از همان شبی که به دنیا آمدند ناپدید شد...