وقتی گروهی از همکاران به دنبال سرپناهی در یک خانه کشاورزی ویران می‌گردند، نمی‌دانند که ممکن است مقصد نهایی آنها باشد.

زنی جوان در حالیکه در حال حمل یک بسته مهم است در وسط ناکجاآباد تصادف میکند و زیر ماشین گیر میکند . او در همان حال به این فکر میکند که افراد بدی بدنبال محموله او هستند و ....

آنا دختری است که با اصرار همکارش قبول میکند با خانواده ثروتمند او ملاقات کند ولی در آنجا متوجه موارد عجیب و غیر معمولی میشود و ....

یک زن جوان پس از یک شوخی هولناک توسط دوستانش ، از کار افتاده شده است . پنج سال بعد آنها را برای دیدار مجدد در حومه شهر دعوت می کنند . جایی که قاتلی نقابدار در انتظار انتقام گرفتن از آنها کمین کرده است ...

یک مرد اعتقاد دارد در زمان کشتن همسر و بچه اش، لوسیفر یا شیاطین درون وجود او بوده است. اکنون، سال ها بعد، اریک، هلی و دخترشان پنی، دقیقا به همین خانه ای که تا آن موقع فروش نرفته ، نقل مکان می کنند. آن ها فکر می کنند معامله ی خوبی انجام داده اند ولی چیز وحشتناکی که در مورد این خانه بزودی خواهند فهمید این است که این خانه ی دریاچه ای ، سالها در خدمت لوسیفر (شیـطان) بوده است و کمتر کسی جان سالم به در برده است ، بعد از اینکه وارد خانه شده اند و ….

یک زن پس از فوت همسرش به طرز غم انگیزی، خدمات آنلاینی را پیدا می کند که می تواند او را به عقب برگرداند. اما همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست ...