این داستان عاشقانه رابطه مادام العمر رهبر ارکستر و آهنگساز لئونارد برنشتاین و هنرپیشه فلیسیا مونته آلگره کوه برنشتاین را روایت می کند.

در دهه 1920 گروهی از کارگران کارخانه پس از بیمار شدن برخی از همکارانشان از قرار گرفتن در معرض رادیوم ، از شرایط ایمن کار دفاع می کنند...

یک بازیگر کوتوله قصد دارد نقش تین من در فیلم جادوگر شهر اوز، ساخته مارتین اسکورسیزی، را بگیرد. او از این که نمی تواند نقش های مهم را بازی کند خسته شده است.

داستان در مورد مردی است که تازه از زندان آزاد شده و اکنون دنبال فرصتی می گردد تا رقیب وال استریتی خود را شکست دهد و امپراطوری خود را بازسازی کرده و فرصت های از دست رفته را جبران نماید

الزبث تاسیونی، یک وکیل غیر متعارف، دیدگاه منحصر به فرد خود را برای انجام مشاهداتی برای دستگیری مجرمان در کنار پلیس نیویورک بیان می کند...

هفته ی پیش، امشب با جان اولیور برنامه گفتگو محور است که به صورت هفتگی در ساعت 11:00 شب در اچ‌بی‌او ایالات متحده پخش می‌شود. هر برنامه نیم ساعت است. برنامه در روز یک‌شبنه 27 آوریل 2014 به میزبانیِ جان اولیور آغاز شد. وی پیش از این یکی از خبرنگاران برنامه ی «نمایش روزانه بان جان استوارت» بود. برنامه از همان مشی برنامه ی «نمایش روزانه» پیروی می‌کند و با کاوش اخبار، سیاست و رویدادهای کنونی در هفته ی اخیر به بررسی آن‌ها پرداخته و آن‌ها را به «هجو» می‌کشد.

داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سالها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گُسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام میدادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست ها انتخاب میشوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آنها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده اند اما بخاطر آرمان های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آنها پس از سالها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آنها در محیطی کاملا آمریکایی، با رویایی آمریکایی بزرگ شده اند. برنامه های آمریکایی را از تلویزیون دیده اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشنگتن" میروند. زندگی این جاسوسان تقریبا بصورت آرامی میگذرد تا آنکه ماموری از FBI به خانه ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان میکند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج تر میشود. فعالیت های جاسوسی انها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید میشود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)

این سریال زندگی دکتری که در قسمت اورژانس یک بیمارستان کار میکنه و او رو بخاطر مرگ یکی از بیماران به اشتباه مقصر میدونند به تصویر میکشه.

داستان سریال درباره زنی است به نام "آلیشیا فلاریک" که همسر سیاستمداریست که به دلیل سوء استفاده از مقام دولتی به زندان می افتد."آلیشیا" که سالهاست بعد از ازدواج فعالیت حقوقی نداشته به دلیل مشکلات مالی بعد از حدود ده سال دوباره شغل وکالت را در یک شرکت حقوقی پی می گیرد. او که سالهاست که از وکالت فاصله گرفته و به بزرگ کردن فرزندان و زندگی به عنوان یک زن خانه دار خو گرفته، در محیط کار با استقبال گرمی مواجه نمی شود، از طرفی باید صحبتهای در گوشی همکاران را در مورد شوهر خود که یکی از سیستمداران بزرگ شهر بود ولی امروز مایه خجالت "آلیشیا" و فرزندانش شده را تحمل کند. تصویری که از "آلیشیا" با بازی فوق العاده"جولیانا مارگیولس" داده می شود ، نه شبیه همسری به مانند "هیلاری کلینتون" است که در دوران اتهامات شدید و شکننده به شوهرش همچون صخره ای در مقابل همه اتهامات به نفع شوهرش مقاومت کرد و نه همسری که شوهر خود را کاملا به فراموشی بسپارد و زندگی تازه ای را شروع کند...