« دانلود مجموعه آثار : Rogan Christopher »
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان80 دقیقه
-
رده سـنیR
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
یک جسد به قتل رسیده در یک مهمانی کشف می شود، مهمانان با تبدیل شدن به بازیکنان این بازی مرگبار به یکدیگر مشکوک می شوند.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان90 دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
یک زن متوجه می شود که معشوقه نوجوان شوهرش باردار است و به دنبال کمک به دختر جوان است، اما وقتی فردی از گذشته تاریک نوجوان برمی گردد، همه آنها در خطر هستند.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-MA
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
تم داستان دربارهی زنی به نام "اِلنا مایکلز" است. او تنها زن گرگینه در دنیاست که سالها از تبدیل شدن او گذشته. اکنون بعنوان یک روزنامهنگار در نشریه تورنتو مشغول به کاره و تلاش میکنه این راز خود رو پنهان نگه داره. اگرچه بعد از اینکه سر و کلهی چند نفر در مخفیگاه گرگینهها پیدا میشه, مجبوره با گذشتهی خود روبرو بشه. این سریال بر اساس سری کتابهای "دنیای دیگر" (Otherworld) نوشتهی "کِلی آرمِسترانگ" است.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
با بیهوش شدن و به کما رفتن مدیر توانای بخش جراحی بیمارستان Hope-Zion در تورتنو ، مایکل هریس یک هرج و مرج کامل در بیمارستان ایجا می شود و همسر و دستیار و همکارش آلکس رید را در میان یک ناباوری و شوک ترک می کند...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
داستان سریال از جایی شروع میشه که ما می بینیم نیکیتا سه سال هست از سازمان خودش فرار کرده سازمانی که اون رو تو جوونی گرفته بهش اموزش های نظامی داده و تبدیل به یه ادمکش حرفه ایش کرده اما نیکیتا عاشق یه غیر نظامی میشه سازمان (که ما اون رو به اسم واحد می شناسیم) نامزد نیکیتا (دنیل ) رو میکشه و این قتل رو یه تصادف جلوه میده حالا نیکیتا از فرارش سه سال گذشته اما به دلایلی که خودتون در سریال خواهید دید برمی گرده و می خواد واحد رو از بین ببره و راز اونا رو آشکار کنه ...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
زوئی دختر خانواده گری استون از ساکنان سیاره کاپریکا تنها شخصی از افراد خانواده است که به خدای یکتا اعتقاد دارد. او تصمیم دارد که به همراه همکلاسی هایش لیسی و بن به سرزمین جمنون فرار کند و فکر میکند که زندگی جدیدی در آنجا در انتظار اوست. او دختر بسیار باهوشی است و توانسته شبیه یا آواتار خود را بسازد. او آواتار خود را در کلوپ مجازی رها میکند و همراه دوستانش سوار قطار هوایی که به سمت جمنون میرود میشود. البته لیسی به همراه آنها نمیرود. بن طی یک ماجرای تروریستی قطار را منفجر میکند و زویی و جمعی از مردم در این حادثه تروریستی کشته میشوند. لیسی تنها کسی است که در مورد آواتار زوئی میداند. او از عینک دنیای مجازی استفاده میکند و به دیدار آواتار زویی میرود. آقای گری استون ، پدر زویی که یک مهندس روباتیک است به این ماجرا پی میبرد و لیسی را وادار میکند که او را پیش آواتار زوئی ببرد.