« دانلود مجموعه آثار : Kristian Haas »
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
نیروی حفاظتی شهر ونکوور، Kiera Cameron با بازی Rachel Nichols به دنبال چند جنایتکار که از حکم اعدام فرار کردهاند، از سال 2077 به سال 2012 سفر میکند تا این جنایتکاران را دستگیر کند، keira برای اینکه جلوی آنها را بگیرد تا گذشته را تغییر ندهند، با پیوستن به پلیس محلی و استفاده از تواناییهای یک نابغه تکنولوژی جوان به نام Erik Knudsen بدنبال این جنایکتاران میرود.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
زوئی دختر خانواده گری استون از ساکنان سیاره کاپریکا تنها شخصی از افراد خانواده است که به خدای یکتا اعتقاد دارد. او تصمیم دارد که به همراه همکلاسی هایش لیسی و بن به سرزمین جمنون فرار کند و فکر میکند که زندگی جدیدی در آنجا در انتظار اوست. او دختر بسیار باهوشی است و توانسته شبیه یا آواتار خود را بسازد. او آواتار خود را در کلوپ مجازی رها میکند و همراه دوستانش سوار قطار هوایی که به سمت جمنون میرود میشود. البته لیسی به همراه آنها نمیرود. بن طی یک ماجرای تروریستی قطار را منفجر میکند و زویی و جمعی از مردم در این حادثه تروریستی کشته میشوند. لیسی تنها کسی است که در مورد آواتار زوئی میداند. او از عینک دنیای مجازی استفاده میکند و به دیدار آواتار زویی میرود. آقای گری استون ، پدر زویی که یک مهندس روباتیک است به این ماجرا پی میبرد و لیسی را وادار میکند که او را پیش آواتار زوئی ببرد.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
این سریال ماجرای زندگی دو برادر است که در کودکی طی حادثه وحشتناکی مادر خود را از دست داده و پدرشان را هم گم کرده اند. حالا که به دو جوان رعنای معاصر تبدیل شده اند و شهر به شهر دنبال پدرشان می گردند. آن دو در مسیرشان مرتب با حوادث فراواقعی روبرو می شوند که هیچ توضیح علمی ندارند. این دو باید بر تمام دشمنان – اعم از ارواح و اجنه و شیاطین و قاتلان روانی و دیوانه های گوش به فرمان اهریمن – فائق آیند و خیر و سلامت و نیکی را حفظ نمایند...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-PG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
داستان درباره یه شهر کوچک زراعی به اسم مدیا راک نامیده می شوند توی سطح شهر پخش میشوند، که این سنگ ها تاثیرات عجیبی روی آدمهای داخل شهر دارد و قدرت های متفاوتی به آدمها میدهد که اکثرا هم آدمهای شر این قدرتها را بدست میاورند ولی همراه این شهاب باران ها پسر بچه ای هم از فضا به زمین می آید و توسط خانواده ای که بچه دار نمی شدند به طور اتفاقی پیدا می شود. این بچه قدرتهای عجیبی دارد و این خانواده تصمیم میگرند که این بچه را بزرگ کنند و چون نمی خ واستند مشکلی برای این بچه به وجود بیاید قدرتهای استثن ایی او را از همه مخ فی نگه میدارند . خلاصه جریان داستان از آنجا شروع می شود که این پسر بچه که اسمش را کلارک گذاشته بودند بزرگ شده و به مدرسه می رود و در هر قسمت درگیر جریان تازه ای می شود و از نیروهای عجیبش استفاده می کند.