یک مرد جوان یک دختر نوجوان و برادر کوچکتر خود را از حمله کوسه نجات می دهد. خانواده از او به عنوان قهرمان استقبال می کنند ، سپس به زودی می بینند که او یک گذشته تاریک و نگران کننده دارد...

در حالی که تمام دوستانش در آخرین شب سال 1999 به یک مهمانی می روند، آستین یک شیفت اضافی در پمپ بنزین می گیرد و مجبور می شود به معنای فارغ التحصیلی از دبیرستان و مواجهه شدن با آینده ی پیچیده خود، نگاهی بیاندازد.