لندن بر اثر یک سری «قتل با کراوات» در وحشت فرو رفته است و افسر سابق نیروی هوایی، «ریچارد بلینی» (فینچ) گناهکار شناخته می شود. در حالی که قاتل کسی نیست جز دوست صمیمی او، «باب راسک» (فاستر).

دختر کوچکی شاهد قتل بیرحمانه مادرش به دست پدرش می باشد. پانزده سال بعد، آن دختر به خانمی جوان تبدیل شده ، که به نظر می رسد روح پدرش را همراه دارد

یک سیاره در همان مداری که زمین قرار دارد کشف می شود، اما مکانش دقیقاً مقابل خورشید است، که باعث می شود از روی زمین قابل رویت نباشد. شورای اکتشافات فضایی تصمیم می گیرد که یک فضانورد آمریکایی را بهمراه یک دانشمند بریتانیایی با سفینه با فضا بفرستد تا در مورد آن سیاره اکتشاف کنند...

"هنری هشتم" پادشاه انگستان، همسر خودش "کاترین" را به دلیل این که وارثی به او نداده ترک کرده و سراغ "آن بولین" جوان و زیبا می رود...

»آگدن« (براندو)، دیپلمات میلیونر امریکایی در یک گردش دریایی به هنگ کنگ می رود و شبی را با »ناتاشا« (لورن)، کنتسی مهاجر اهل روسیه می گذراند. در بازگشت به کشتی، او می فهمد که به عنوان سفیر امریکا در عربستان سعودی انتخاب شده است. اما »ناتاشا« خودش ر ا در کابین »آگون« پنهان کرده تا بدون گذرنامه، همراهش به امریکا برود.

فیلم وقایع زندگی "گریگوری راسپوتین" را بررسی میکند و بر روی قدرتهای وحشتناک او ، کار با جادو و اغوای زنان تاکید می کند...

کارول (کاترین دنوو) زن جوان بلژیکی است، که در یک آرایشگاه کار می‌کند. او از لحاظ روحی دختر آشفته و پریشان است و نسبت به مردان احساس بدی دارد. حتی با پسری که شدیدا به او علاقه دارد، نمی‌تواند ارتباط برقرار کند. او در لندن به همراه خواهرش هلن (ایوان فرنوکس)زندگی می‌کند در حالی که بشدت گوشه گیر و خجالتی است. هنگامی که هلن برای گذراندن تعطیلات به همراه دوست پسر متاهلش (لن هنری) به ایتالیا می‌رود، کارول تنها می‌ماتد. او پس از انزوا در محیط کار، خودش را در آپارتمانشان محبوس می‌کند و به مرور اسیر ترس‌های جنون آور و پارانویایی خودش می‌گردد و بیماری روانی می‌شود...

بیتل ها، "جان لنن"، "پل مکارتنی"، "رینگو استار" و "جرج هریسن"، با قطار به سمت لندن می روند تا در تلویزیون کنسرت اجرا کنند. علاوه بر مدیر برنامه، "نورم" (راسینگتن) و "شیک" (جونکین) دستیارش، پدربزرگ "مکارتی" (برامبل) نیز همراه آنان است…

جوآن اسکات از مرگ شوهرش در سانحه هوایی ناراحت و افسرده است و لااقل اینطور نشان میدهد ، او بر این باور است که مرگ شوهرش مشکوک است و در تحقیقات خود به وجود زنی بنام دیانا که درگیر بوده پی میبرد

مجری در یک باشگاه رقص تلاش می‌کند تا یک قدم از کسانی که بهشان قرض دارد جلو باشد